تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
و همچنين اگر زنا در جامعه رواج يابد خانهها و خانوادههايى ويران و نابود مىشود، و كودكان بيگناه تباه و فاسد مىگردند، يا با عقدههاى روانى فشردهاى پرورش خواهند يافت كه خود به جناياتى زشت و وحشتناكى تبديل خواهد گشت.مگر نه اين كه بيشتر كسانى كه تمدّنها را ويران كردهاند از فرزندان خانوادههاى فاسدى بودهاند كه شرف خانوادگى را نمىشناختند؟از آنجا كه اين دسته از مردم تمام حقايق را نمىدانند و در نمىيابند دستخوش ترحّمى منفى به زيان دين مىشوند و از اين رو اجراى حدود و مجازاتهاى شرعى را تعطيل و ترك مىكنند. امّا كسى كه به خدا ايمان دارد، و مىداند كه خداوند نسبت به بندگانش از شخص او مهربانتر و دلسوزتر است، و هنگامى كه فرمان مىدهد به زناكار تازيانه زنند، اين امر نه تنها متضمّن مصلحت تمام مردم بلكه متضمن مصلحت شخص زنا كار نيز هست، دستخوش چنين ترحّمى نمىشود.پروردگار ما سپس مىگويد:«وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ- و بايد كه به هنگام شكنجه كردنشان گروهى از مؤمنان حاضر باشند.»تازيانه زدن بايد در حضور مؤمنان صورت گيرد، زيرا ارزش مجازات تنها در اثر آن بر جنايتكار نهفته نيست بلكه بايد بر جامعه نيز انعكاس يابد. در واقع حدّ و مجازات زنا بر يك گونه نيست، بلكه بر حسب شرايط و اوضاع و احوال گوناگون نوع و ميزان حدّ تفاوت مىكند. در حديث شريفى كه ذيلا مىآيد انواع حدود و مجازاتهاى زنا جمع شده است:در تفسير على بن ابراهيم آمده است كه: «شش نفر را كه به جرم ارتكاب زنا گرفته بودند نزد عمر بن خطّاب آوردند، و او دستور داد كه بر هر يك از آنان حدّ را اجرا كنند. امير مؤمنان- صلوات اللَّه عليه- نزد عمر نشسته بود، گفت: اى عمر اين حكم ايشان نيست، عمر گفت: پس تو حدّ و مجازات آنها را اجرا كن. آن گاه يكى از آنها را پيش آوردند و حضرت گردنش را بزد، دومين را آوردند و حضرت او را سنگسار فرمود، سوّمين را آوردند و او را تازيانه زد، و چهارمين را نيمى از حدّ