تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 306
نمايش فراداده

نمى‏شنود، و از اين رو چراغ وحى بدو سودى نمى‏رساند جز اندكى، ولى كسى كه نفسش متذكّر و عقلش تابان باشد رسالت را تأييد مى‏كند، و هيچ چيز او را از رسالتهاى پروردگارش باز نمى‏دارد و منصرف نمى‏كند.

«يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ- از روغن درخت پر بركت زيتون افروخته باشد ...»

زيرا آن چراغ نياز به روغنى دارد كه بر اثر آن بسوزد و روشن شود، و اگر بخواهيم آن درخت پر بركت را تأويل كنيم، گوييم براستى آن درخت، درخت دانش و پرهيزگارى است. زيرا شناخت و معرفت به چراغ وحى سوخت مى‏رساند و درخشش و نور آن را در چراغدان قلب مى‏افزايد، و در اين خصوص نيز روايت پشت در پشت آمده است.

«لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ- نه خاورى است و نه باخترى ...»

بلكه در جايى است كه بركتهاى آن به تمام جهان پخش مى‏شود، بدون آن كه به سرزمينى اختصاص داشته و به سرزمينى ديگر اختصاص نداشته باشد، و شايد اين كلمه به استقامت در پرهيزگارى و تقوى اشاره مى‏كند، زيرا فشارهاى زندگى پرهيزگاران را به راست و چپ متمايل نمى‏كند، نصوصى كه اين آيه كريم را تفسير كرده متعدّد است و ما در زير مطلبى را كه در تفسير اين آيه از امام على بن حسين آمده ذكر مى‏كنيم:

«درباره گفته خداى عزّ و جلّ «كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ- چون چراغدانى كه در آن چراغى باشد» گفت: آن چراغدان نور دانش است در سينه پيامبر (ص).

«الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ- آن چراغ درون آبگينه‏اى»: آبگينه سينه على است، كه علم پيامبر به سينه على منتقل شد، پيامبر على را تعليم داد.

«الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ- آن آبگينه چون ستاره‏اى درخشنده از روغن درخت پر بركت زيتون افروخته باشد» گفت: نور دانش است.

«لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ- نه خاورى است و نه باخترى» گفت: نه