داناست.
هنگامى كه پيش آهنگ فضانورد، آرمسترانگ به ماه رفت، آيا توانست از اراده خدا بيرون رود؟ هرگز، او نتوانست چنين شود، حتى او مشكلات خانوادگى خود را با همسر خويش نيز فراموش نكرد، و پس از فرود آمدن به زمين خود اين امر را تصريح كرد و گفت: در حالى كه بر سطح ماه بودم به اختلافاتم با همسرم مىانديشيدم ... و اين كه آيا او از كارى كه من بدان پرداختهام خرسند است يا نه؟
بدين سان انسان محكوم به پيروى از نظامها و نيروهاى طبيعى پيرامون خويش، خواه مادّى يا معنوى است، چه آن را بخواهد و چه نخواهد، همچنين در صورتى كه حال چنين است نمىتواند فرمان مولا و سرور خود را اطاعت نكند و بدان گردن ننهد، و اگر تكبّر و خويشتن بزرگى كند و استنكاف ورزد جز به خود زيان نزده است.
و بالأخره اگر انسان بينديشد: كيست كه بدو روزى مىرساند و نعمتها را بر او فرو مىبارد، و كيست كه در برابر خطرهايى كه لابلاى آنها مرگ و نابودى نهفته است، از او نگهدارى و دفاع مىكند، بيگمان در مىيابد كه او خداى روزى رسان صاحب قدرت استوار است و آنچه جز اوست همه ابزارها و سببهايى است آفريده شده.
[16] «وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ- بدين سان قرآن را نازل كرديم با آياتى روشنگر. و خدا هر كس را كه بخواهد هدايت مىكند.»
همان گونه كه جنبه مادّى زندگى ما محكوم به اراده خداى سبحان است جانب معنوى آن مانند هدايت نيز چنين است، و اگر خرد و سرشت براى رهنمايى بشر كافى بودند، چرا بعضى گمراه و بعضى ره يافته مىشوند در حالى كه همه از