تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 447
نمايش فراداده

دوش جنبش اسلامى فعّال بيفكنند، و سپس منتظر رها شدن آن از اين گرفتارى و دشوارى مى‏مانند، هرگز چنين نيست و اين كار خطاست.

همان گونه كه درست نيست مردم منتظر بمانند تا پيامبر به تنهايى با طاغوت جهاد كند، نيز درست نيست امّت اسلامى امروز منتظر بماند، تا طليعه رسالتى و پيشاهنگان نهضت اسلامى به اين وظيفه بپردازند، زيرا وظيفه پيامبران همچون جنبشهاى رسالتى همان رهبرى و فرماندهى مبارزه و جهت دادن به آن است، نه جنگيدن به جاى مردم، آن گونه كه بنى اسراييل منتظر پيامبر خود موسى (ع) ماندند و چون او به نزدشان آمد و مسئوليّت جهاد را بر عهده‏شان نهاد «قالُوا أُوذِينا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا «29»- گفتند: پيش از آن كه تو بيايى در رنج بوديم و پس از آن كه آمدى باز در رنجيم.»

اعضاء جنبش اسلامى نهايت كوششهاى خود را مبذول مى‏دارند، از نگارش، و توزيع و تشكيل كنفرانسها و سخنرانى‏ها براى رسوا سازى طاغوتها يا آشكار ساختن اعمال جنايتكارانه آنها، و تمام پى آمدهاى اين فعاليّتها را متحمل مى‏شوند، از زندان و شكنجه و اعدام، حتى هتك ناموسها و حرمت داشتنيها، ولى براى مردم جايز نيست كه تماشا كنند و منتظر پيروزى دست روى دست بمانند، زيرا مسئوليّت پيشاهنگان حامل رسالت همان مسئوليّت شخص پيامبر است، يعنى تبليغ رسالت و پيام به مردم و فرماندهى و رهبرى معركه، و پايدارى و انقلاب بر ضد فساد و انحراف بر عهده مردم است.

[57] «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِيلًا- بگو من از شما هيچ مزدى نمى‏طلبم و اين رسالت بدان مى‏گزارم تا هر كه خواهد به سوى پروردگارش راهى يابد.»

پيامبران و نمايندگان در طول تاريخ در برابر خدمت مژده رسانى و هشدار دهى كه نسبت به مردم انجام مى‏دهند از آنان مزدى نمى‏طلبند، اين در مورد

29- الاعراف/ 129.