تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 73
نمايش فراداده

و ديگر بار نيز به آنان باز خواهد گرداند «24».

آن گاه حضرتش- عليه السّلام- گفت: به مؤمنانى كه به شرايط ايمانى كه وصفش كرديم عمل كرده‏اند اجازه و رخصت دادند و اين از آن روست كه اجازه جنگ به كسى داده نمى‏شود مگر اين كه مظلوم و ستمديده باشد و كس مظلوم شناخته نمى‏شود مگر آن كه مؤمن باشد، و مؤمن محسوب نمى‏گردد مگر آن كه به شرايط ايمانى كه خداى تعالى بر مؤمنان و مجاهدان شرط كرده است عمل كند، پس چون شرايط خداى تعالى در او كامل گشت مؤمن است و اگر مؤمن بود مظلوم است، و اگر مظلوم واقع شد اجازه جهاد دارد، به دليل گفته خداى عزّ و جلّ كه:

«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ- به كسانى كه به جنگ بر سرشان تاخت آورده‏اند و مورد ستم قرار گرفته‏اند، رخصت داده شد و خدا بر پيروز ساختنشان تواناست» و اگر شرايط ايمان را كامل نكرده باشد ظالم و بغى كننده و سركش است و واجب است با او جنگيد تا توبه كند و خود اجازه ندارد به جهاد بپردازد يا مردم را به خداى عزّ و جلّ فرا خواند زيرا در شمار مؤمنان مظلوم كه قرآن به ايشان اجازه جهاد داده محسوب نمى‏شود. چون اين آيه: «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ...- به كسانى كه بر سرشان تاخت آورند و مورد ستم قرار گرفته‏اند رخصت داده شد ...» در حق مهاجرين كه اهل مكّه آنان را از خانه‏ها و اموالشان رانده و دور ساخته بودند، نازل شد. به سبب ظلمى كه بر ايشان رفته بود جهاد براى آنان حلال گشت و رخصت جنگ به ايشان داده شد.

عرض كردم: اين آيه درباره مهاجران كه مورد ظلم مشركان مكّه قرار گرفته بودند صادر شد، پس سبب جنگ با خسرو و قيصر و جز آنان، مشركان قبايل عرب چه بود؟ فرمود: اگر فقط به ايشان اجازه داده مى‏شد كه با اهل مكّه كه به ايشان ستم كرده بودند بجنگند آن گاه مجوّزى براى جنگ با گروه‏هاى خسرو و قيصر و

24- شايد از اين عبارت دريابيم كه: سلطه در جهان بايد از آن مؤمنان راستين باشد چه حقا متعلق به آنان است.