تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 14
نمايش فراداده

قَبْلِهِمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها

- آيا در زمين نمى‏گردند تا بنگرند كه چگونه بوده است عاقبت كسانى كه پيش از آنها مى‏زيسته‏اند و كسانى كه توانشان بيشتر بوده است و زمين را به شخم زدن زير و رو كرده و بيشتر از ايشان آبادش ساخته بودند.»

مراد اين است كه با چشم خود تبلور اين حقايق را بنگرند. پس انسان نبايد به مصنوعات خود از قبيل سلاحهاى ويرانگر و بهره‏ورى از كشاورزى و استخراج خيرات و بركات زمين و بهتر شدن محصولات خود مغرور و فريفته شود. و نبايد فريب آسمان‏خراشها و فرودگاهها و ديگر پديده‏هاى علمى و صنعتى خود را بخورد.

بلكه بايد واقعا در عاقبت كارها بنگرد نه به نيروى علم و تكنيك موجود.

«وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ- و پيامبرانى با معجزه‏ها بر آنها مبعوث شده بود.»

خداوند حجت را بر آنان تمام كرد و رسولانى فرستاد تا آنها را بيم دهند و از عذاب خدا بترسانند و چون رسولان او را تكذيب كردند «فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ- پس خدا به ايشان ستم نمى‏كرد، آنان خود به خويشتن ستم مى‏كردند.»

و اين در زمانى بود كه عذاب سخت خدا گريبانشان را مى‏گرفت.

[10] پس از آن پروردگار ما را به يكى از سنتها و تقديراتش در زندگى اين جهانى توجه مى‏دهد كه چه بسا مردم كه به آن توجه ندارند. و آن اين است كه عاقبت كسانى كه بد مى‏كنند بد خواهد بود. اين بد كردنها عبارت است از تكذيب آيات خدا و به ريشخند گرفتن آنها. اين آيه روح و و جدان انسان را بر مى‏انگيزد، زيرا شيطان هنگامى كه مى‏خواهد آدمى را گول بزند گناهان را در نظر او امرى ساده جلوه مى‏دهد و اندك اندك او را از گناهان كوچك به گناهان بزرگ مى‏كشد، تا جايى كه گناه همه اعمالش را فرو پوشد. پس از همين راه به بنيان اعتقادى او حمله مى‏كند تا آنجا كه اعتقاد به خدا و دين را از او مى‏ستاند و در جهنم رهايش مى‏كند به عبارت ديگر گناه چونان كسى است كه از راهى سرازير مى‏رود كه هر چه به پايان