تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 288
نمايش فراداده

اسباب معصيت و يكى از اسباب معصيت سخن گفتن زن با مرد است هر گاه ميان آنها حجابى نباشد و اين غريزه زن و مرد است كه بسا در اين مواقع به هم تمايلى حاصل كنند و كار به معصيت كشد.

«ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ- اين كار هم براى دلهاى شما و هم براى دلهاى آنها پاك دارنده‏تر است.»

چون پيامبر اين حقيقت را درك مى‏كرد و نمى‏توانست آن را بپذيرد ناراحت مى‏شد.

«وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ- شما را نرسد كه پيامبر خدا را بيازاريد.»

ولى خدا راه بر دلهاى بيمار و شايبه‏ناك برمى‏بندد و بر اين مشكل نقطه پايان مى‏نهد و ازدواج زنان او را بعد از مرگش حرام مى‏نمايد:

«وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً- و نه آن كه زنهايش را بعد از او هرگز به زنى گيريد.»

با ملاحظه سبب نزول اين آيه در مى‏يابيم كه اين حكم به زنان پيامبر اختصاص يافت، زيرا منافقين به بعضى از آنها نظر داشتند و آرزومند آن بودند كه پس از وفات پيامبر با آنها زناشويى كنند ولى خدا اين ازدواج را حرام ساخت.

احترام خانه رسالت اقتضا داشت كه زنان پيامبر در ميان مردم ظاهر نشوند و با مردان جز از پشت پرده سخن نگويند و حال آن كه اين امور براى زنان ديگر در صورتى كه حدود شرع را در حجاب و عفاف رعايت كنند منعى ندارد.

على بن ابراهيم گويد: وقتى كه اين آيه نازل شد كه «پيامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و زنانش مادران آنها هستند» ازدواج زنان پيامبر بر مسلمانان حرام شد. طلحه خشمگين شد و گفت: محمد زنانش را بر ما حرام كرد ولى او خود با زنان ما ازدواج مى‏كند. اگر محمد از دنيا برود بين خلخالهاى زنانش خواهيم نشست همان گونه كه او بين خلخالهاى زنان ما مى‏نشيند. خداى عز و جل اين آيه نازل كرد: «شما را نرسد كه پيامبر خدا را بيازاريد و نه آن كه زنهايش را بعد از او