تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 363
نمايش فراداده

شده كه مردم كه مى‏ميرند چرا برخى را چشم بسته است و برخى را باز. امام فرمود:

وقتى كه ملك الموت نزد كسى مى‏آيد كه جانش را بستاند گاه آن كس چشمش بسته است به او مى‏گويد: به من اجازه ده تا چشم باز كنم يا اگر چشمش باز باشد مى‏گويد به من اجازه ده تا چشم بربندم و ملك الموت اجازت نمى‏دهد. پس چرا بايد عمر را بيهوده صرف كنيم و چرا مسافتى را كه ميان ما و مرگ افتاده است به لهو و لعب و معصيت طى كنيم. در حالى كه نمى‏دانيم كه زمان مرگ ما چه وقت خواهد بود؟

[31] از موانع ايمان به پيامبران حالت عنادى است كه قرآن به بيان نتايج بد آن مى‏پردازد. و درباره كفار مى‏گويد كه آنان به قرآن و كتب پيشين ايمان نمى‏آورند. گويى مقرر كرده‏اند كه به رسالتهاى پروردگارشان ايمان بياورند.

«وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ- و كافران گفتند: ما نه به اين قرآن ايمان مى‏آوريم و نه به كتابهاى پيش از آن.»

خداى تعالى مشكل اين عناد و كينه‏توزى را از طريق تصوير صحنه‏هاى هول‏انگيز قيامت حل مى‏كند.

يكى از اين صحنه‏ها ايستاده ظالمين است در پيشگاه پروردگارشان، در حالى كه يكديگر را ملامت مى‏كنند. از اين تعبير بر مى‏آيد كه انسان اولا بر يك نيروى زمينى كه مى‏پندارد او را در برابر قدرت پروردگارش حفظ خواهد كرد و او را از كيفر كفرش مى‏رهاند، اعتقاد دارد. از اين رو ملاحظه مى‏كنيم كه سياق عبارت با اين پندار مخالف است. و براى ما صحنه‏اى از اين گفتگو را ميان كافران و كسانى كه در دنيا معتمد و پناهگاهشان بودند مى‏شنويم:

«وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ- اگر ببينى آن روز كه ستمكاران را به پيشگاه پروردگارشان نگه دارند.»

بعضى مسئوليت را به گردن بعض ديگر اندازند به طمع آن كه از خوارى و عذاب رها شوند.

«يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ الْقَوْلَ- هر كس گناه خود را به گردن