تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 46
نمايش فراداده

در امان مى‏ماند.

«مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ- از آنان مباشيد كه دين خود را پاره پاره كردند و فرقه فرقه شدند و هر فرقه‏اى به هر چه داشت دلخوش بود.»

«دين خود را پاره پاره كردند» در راهى كه خدا مقرر داشته بود، اختلاف ورزيدند و از وحدتى كه دين ايجاد مى‏كند اعراض كردند.

هر گاه خواستيد كه بدانيد آيا در راه شرك قدم مى‏زنيد و يا به راه توحيد خود را بيازماييد كه آيا دچار خلافهايى كه از هوا و هوس سرچشمه مى‏گيرد شده‏ايد يا نه؟ جامعه‏اى كه پيرو خداست ميان افرادش اختلافى نيست، زيرا همه از يك فرد پيروى مى‏كنند. كه او هم آنان را به سوى خدا راه مى‏نمايد. حال چرا خدا كسانى را كه در دين اختلاف مى‏كنند مشرك خوانده است؟

به دو احتمال:

1- آنها پيرو هواهاى خويش‏اند، چنان كه گويد: «بلكه آنان كه ستم كردند بدون هيچ دانشى از هواى نفس خود پيروى كردند».

2- يا اين كه از اشخاص معينى پيروى كردند كه آنان را از راه راست خداوند منحرف مى‏سازد.

مسئله مهمتر اين است كه به تفرقه تنها راضى نشده‏اند بلكه مغرور به دستاوردهاى خود هم هستند و هر گروه و دسته‏اى به آنچه حاصل كرده خشنود و راضى است.

كسانى هم كه به اموال و ياران خود مغرور هستند همين حال را دارند. اين غرور آنها را از يكديگر جدا مى‏كند و از دين دور مى‏دارد و به مشركين ملحق مى‏سازد. مى‏پندارند كه دستاوردهاى دنيوى دليل راستى گفتارشان است در حالى كه مردمى هستند در عمل زيانكار.

[33] بشر چه وقت در خواهد يافت كه بر حق است يا بر باطل؟ خداوند براى ما مقياسى وجدانى و درونى قرار داده، در حالات ضرر و اضطرار هر معبودى را