تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 47
نمايش فراداده

فراموش مى‏كند و تنها و تنها به خدا توجه مى‏كند.

«وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ- چون بر آدميان زيانى برسد پروردگارشان را بخوانند و به درگاه او توبه كنند.»

ولى:

«ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ- و چون رحمت خويش را به آنها بچشاند گروهى را مى‏بينى كه به پروردگارشان شرك مى‏آورند.»

مسئله اين است كه انسان ساعاتى را كه در تنگنا افتاده است فراموش كند انسان معذور نيست كه بگويد: خدا را نشناخته‏ام. بلى. در هنگام نياز خدا را شناخته و در آن لحظات به او پناه برده است.

در اين آيه تعبيرات «مسّ» و «اذاقهم» به كار رفته كه نشانگر كمترين احساس هستند و نتيجه بازگو كننده طبيعت و سرشت بيتاب و نالان آدمى مى‏باشند و اين كه چگونه به محض برخورد با يك زيان و گزند به خدايش پناه مى‏برد و سپس همين كه طعم رحمت خود را به او مى‏چشاند از خداوند روى بر مى‏تابد و به او شرك مى‏ورزد.

از آيه چنان بر مى‏آيد كه همه مردم هنگامى كه احساس خطر كنند يا زيانى به آنها برسد به خدا پناه مى‏برند، سپس به مجرد اين كه طعم رحمت او را چشيدند بازهم به او شرك مى‏آورند.

همچنين در اين آيه علاج حالت تفرقه و پراكندگى است. آنها كه دستخوش چنين تفرقه‏اى در دين خود شده‏اند از كارى كه كرده‏اند خوشحال‏اند. و به ثروت و مالى كه از اين راه به دست آورده‏اند مغرور. نعمت خدا را فراموش كرده‏اند. و چرا چنين كرده‏اند، در حالى خداى تعالى آخرين پناهگاه آنها بوده است به هنگامى كه همه راهها به رويشان بسته شده. در آنجا كشاكشهاى حزبى را فراموش كرده‏اند و رشته‏هاى وابستگيهاى مختلف را بريده‏اند و به پروردگار مقتدر خود گراييده‏اند.