تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 11 -صفحه : 534/ 323
نمايش فراداده

معناى فتنه‏

داود (ع) با اين گريز قضيه را به سود صاحب يك ميش پايان داد، امّا بقيّه اين آيه افزودگييى از سوى خداى عزّ و جلّ است كه متضمّن انتقادى از اقدام اوست- عليه السلام- و بيان خطايى است كه شتابان از او سر زد و سرانجام موضع او نسبت به اندرز خداست بدو.

«وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ- و داود دانست كه او را آزموده‏ايم.»

آزمون خدا از داود كه هشيارانه متوجّه آن شد و بى‏درنگ تصوّرش كرد چه بود؟

آن جا كه اين آزمون به صورت نزاع ميان دو كس انجام گرفت كه در واقع دو فرشته بودند و خدا خواست از خلال قضيه آن دو، طريقه داورى داود را بداند. درباره اين آيه دو قول است:

يكم: كسانى كه از ديوار بالا آمدند همانا فرشتگان بودند و هدف آزمايش داود (ع) بود ولى او نمى‏دانست كه آنها فرشته‏اند، وانگهى با اين درخواست خود نمى‏خواستند كه داود درباره ميشها به معنى ظاهر و متعارف آن براى آنها داورى كند، زيرا اساسا ميشى نداشتند، و چنان قضيّه‏اى براى آنها روى نداده بود، بلكه مرادشان آن بود كه وى را متوجّه قضيه‏اى اجتماعى سازند، امّا او در آغاز متوجه مقصد آنها نشد، سپس دريافت و به درگاه پروردگارش توبه‏اى نصوح وار كرد.

و آن قضيّه اجتماعى آن بود كه وى نود و نه زن اعمّ از آزاد و كنيز داشت، و عاشق زنى زيبا از آن مردى از بنى اسراييل شد كه بدو اوريا مى‏گفتند. آن گاه خواست آن زن را به همسرى گيرد تا شماره صد زن براى او كامل شود، پس او را به يكى از جنگها فرستاد تا كشته شود و كارش به پايان رسد، در نتيجه او كشته شد و داود آن را به همسرى گرفت. آن گاه آن فرشتگان خواستند اين خطاى داود را بر او روشن سازند.