بلكه واجب است بيم انسان از توانگرى بيشتر از بيم او از فقر، و از تندرستى بيش از بيمارى باشد. چه خداى سبحان حرج (و سختگيرى) را از بيمار برداشته، و به كسى جز آنچه بدو داده تكليف ننهاده است در حالى كه دارنده تندرستى و ثروت ملتزم به مجموعهاى بزرگ از حقوق است كه اگر در آنها كوتاهى كند سزاوار عذاب است، و در حديث آمده است:
«ايمان نياورده كسى از شما مگر آن كه فقر در نظرش خوشتر از توانگرى، و بيمارى خوشتر از تندرستى (يا عافيت) باشد». «63»
[50] در تاريخ عبرت و اندرزى است، خدا نسلهايى را هلاك كرده است كه ثروتهاى كلان داشتند و مىپنداشتند به آنها آزادى دادهاند تا هر تصرّفى مىخواهند بكنند، و از مسئوليّت كارهاى بد خود بگريزند، و شبيه به همين گروه گفتهاند كه با علم خود بدان ثروت رسيدهاند و قادرند از خود دفع گزند كنند.
«قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ- اين سخنى بود كه پيشينيانشان هم مىگفتند،» و با مغرور شدن به نعمتها در نافرمانيها غوطه خوردند.
«فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ- ولى هر چه را گرد آورده بودند به حالشان سود نكرد.»
[51] آنها بر دستاوردهاى مادّى خود تكيه كردند و پنداشتند كه آن دستاوردها بديها را براى آنها حلال مىسازد، يا دست كم مىتوانند مجازات را از خود دور كنند، ولى هيهات (چه تصوّر دور از واقعى).
«فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا- عقوبت اعمالشان دامنگيرشان شد.»
و عقوبت گناهانى كه مرتكب شده بودند گريبانشان را گرفت و اين سنّت و قانون خداست كه در مورد آيندگان نيز همچون گذشتگان جارى مىشود.
«وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا- و از اين ميان به آنهايى كه راه كفر پيش گرفتهاند عقوبت اعمالشان خواهد رسيد،» به پاداش بديهايى كه مرتكب شدهاند.
63- همان مأخذ و صفحه.