تفسیر هدایت جلد 11
لطفا منتظر باشید ...
«وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ- و نمىتوانند از ما بگريزند.»يعنى نمىتوانند خدا را از هلاك كردنشان يا حاضر آوردنشان به دوزخ مانع شوند.[52] آنها پنداشتهاند كه علمشان سبب دستاوردهاى مادّى ايشان شده است، پس قرآن به آنها پاسخ مىدهد كه اوّلا آن دستاوردها مانع عذاب آنان نخواهد شد، و ثانيا روزى از جانب خداست، و پيداست كه روزى غير از كسب و دستاورد است، روزى آن است كه خدا آن را مىبخشد خواه با كوشش و سعى و خواه بدون آن، و كسب و دستاورد آن چيزى است كه نياز به سعى و كوشش دارد، پس هر دستاوردى روزى است ولى هر روزييى كسب و دستاورد نيست، و نعمتهاى اوليّه فطرى همان روزى خداست مانند گوش و چشم و دل و نيرو و جوانى.
اگر روزى خدا نمىبود آيا انسان قادر بر كسب و به دست آوردن چيزى مىشد؟اگر خدا به تو گوش و چشم و دل ندهد آيا مىتوانى به دنبال روزى خود بدوى؟ نعمتهاى خدا كه به انسان فرصت و امكان كسب مىدهد بسيار است و اگر يكى از آن نعمتها نباشد انسان توانايى كسب ندارد، آيا پس از اين درست است ادعا شود كه علم انسان سبب بىنيازى و توانگرى اوست؟ هرگز ...«أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ- آيا هنوز ندانستهاند كه خداست كه روزى هر كس را كه بخواهد افزون مىسازد يا تنگ روزيش مىكند؟ و در اين خود عبرتهاست براى مردمى كه ايمان مىآورند.»اما غير مؤمنان را مىبينى كه روزى را به هر چيزى سواى خدا نسبت مىدهند، يكى را مىبينى كه روزى خدا را به خود مربوط مىكند، تا آن جا كه باور مىكند كه اوست كه به خود روزى مىدهد، يا روزى خدا را به ستارگان مربوط مىداند، بدين معنى كه اين ستارگانند كه بدو روزى مىرسانند، ولى حاضر نيست بگويد: اين خداست كه به من روزى مىدهد، زيرا اگر چنين بگويد بر او واجب
مىشود كه حقوق روزى خوارى را نيز بپردازد و مسئوليتهاى آن را بر عهده گيرد و بپذيرد.