شايد سياق آيات در اين جا به درمان وسوسهاى شيطانى مىپردازد كه همواره بشر را به گزينش راه آسانتر و نزديكتر به كسب منفعت فرا مىخواند گر چه اين كسب منفعت به حساب تباه كردن ارزشها يا حقوق ديگران باشد و به آدمى تلقين مىكند كه كردار نيك سودى ندارد يا سودش اندك است، در حالى كه قرآن تأكيد مىكند كه خداوند به كردار نيك و نيّت راستين بركت مىبخشد.
[30] «لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ- زيرا خدا پاداششان را به تمامى مىدهد،» و بلكه:
«وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ- و از فضل خود چيزى بر آن مىافزايد، زيرا آمرزنده و سپاس دارنده است.»
آمرزندهاى است كه لغزشهاى آنها را مىآمرزد، و سپاس دارنده است نسبت به كارى كه صالحان انجام داده و خرسندى خدا را در آن كار خواسته و به تقديم رساندهاند و مىدانند كه خداوند پاداشى بهتر از آنچه انفاق كردهاند، آن گاه كه آنان را به مهمانسراى خود بهشت وارد مىكند، به ايشان خواهد داد.
[31] از صفات مؤمنان تصديق و راست شمردن تمام كتابها (ى آسمانى) است.
«وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ- هر چه از اين كتاب به تو وحى كردهايم حق است، كه كتابهاى پيش از خود را تصديق مىكند،» يعنى ديگر كتابها (ى آسمانى) را.
«إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ- همانا خدا بر بندگانش آگاه و بيناست.»
[32] ولى نسلهايى از دانشمندان هستند كه ايشان را عالمان وارث مىخوانند و از طريق آزمايش و رنج كشيدن بدين مقام نرسيدهاند.
«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا- سپس اين كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيده بوديم به ميراث داديم.»