تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 15 -صفحه : 455/ 173
نمايش فراداده

از اين و نه بيشتر مگر آن كه او با آنهاست، هر جا كه باشند.»

بيرون از حد شماره و زمان و مكان، زيرا ذات سبحان او فراتر از چگونگى و كجايى و چندى است كه از صفات مخلوق است.

امام على (عليه السلام) گفت: «همانا (خداوند) از اين بيان اراده چيرگى امينان خود را به قدرتى كرده است كه به ايشان بر تمام آفريدگان خود داده، و اين كه كردار ايشان همان كردار اوست.» «27» و امام صادق (عليه السلام) درباره گفته خداى عزّ و جلّ (در اين آيه) گفت: «او يكى است يگانه ذات، جدا از آفريدگان خود، و به اين گونه خود را وصف كرده، و بر هر چيزى محيط است به اشراف و احاطه و قدرت، به اندازه وزن ذرّه‏اى از آنچه در آسمانها و زمين است، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، از او پنهان نيست، به احاطه و علم نه به ذات، زيرا جايها محدوده‏اى است كه حدود چهارگانه آن را در بر مى‏گيرد، و اگر اين امر به ذات مى‏بود جاى گرفتن و احتواى او لازم مى‏آمد.» «28»

روايت آمده كه يكى از دانايان يهود نزد ابو بكر آمده و به او گفت: تو جانشين پيامبر اين امّتى؟ گفت: بلى، آن گاه به او گفت: ما در تورات مى‏بينيم كه جانشينان پيامبران داناترين فرد امّتهاى خود هستند پس درباره خدا مرا خبر ده كه در كجاست، آيا در آسمان است يا در زمين؟ ابو بكر بدو گفت: او در آسمان بر عرش است، پس آن يهودى گفت: پس مى‏بينم كه زمين از او تهى است، و بنا بر اين گفته او را مى‏بينم كه در جايى هست و در جايى ديگر نيست! ابو بكر به او گفت:

اين سخن زنديقان است. از چشمم دور شو و گرنه تو را مى‏كشم، آن گاه امير مؤمنان على بن ابى طالب (ع) گفت: اى يهودى، من آنچه را پرسيدى دانستم و به آن پاسخ مى‏دهم، ما مى‏گوييم، براستى خداوند جلّ جلاله كجايى را معيّن كرد، پس او را خود كجايى نباشد، و شكوهمندتر و فراتر از آن است كه در مكان بگنجد، او در

27- نور الثقلين، ج 5، ص 258.

28- نور الثقلين، ج 5، ص 258.