تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
هر جاى هست بى سايش و همسايگى، از لحاظ دانش بر آنچه در آن است آگاهى دارد به احاطه، و هيچ چيز از آن از تدبيرات متعال او خالى و بيرون نيست، و من به تو آنچه در كتابى از كتابهايتان آمده خبر مىدهم كه آنچه را من برايت گفتم تأييد و تصديق مىكند، اگر آن را درست شناختى آيا بدان ايمان مىآورى؟ آن يهودى گفت:آرى، گفت: آيا در يكى از كتابهاى خود اين مطلب را نيافتهايد كه موسى به عمران روزى نشسته بود كه فرشتهاى از خاور نزد او آمد، موسى بدو گفت: از كجا آمدهاى؟ گفت: از نزد خدا، سپس فرشتهاى ديگر نزدش آمد و به موسى گفت: من از زمين فرودين، از نزد خدا به پيش تو آمدهام، آن گاه موسى گفت: منزّه است آن كه هيچ جايى از او تهى نيست و به جايى نزديكتر از ديگر جاى نباشد. پس آن يهودى گفت: گواهى مىدهم كه اين همان حق است و تو براى احراز مقام پيامبر خود شايستهتر از كسى هستى كه اينك بر آن دست يافته است. «29» و حضرتش (عليه السلام) در حالى كه درباره خدا سخن مىراند، گويد: «اوّل الدّين معرفته ...- سرلوحه دين شناختن اوست، و درست شناختن او، باور داشتن او، و درست باور داشتن او، يگانه انگاشتن او، و يگانه انگاشتن او، او را بسزا فرمان بردن، و بسزا فرمان بردن از او، صفتها را از او ستردن، چه هر صفتى گواه است كه با موصوف دو تاست و هر موصوف نشان دهد كه از صفت جداست، پس هر كه پاك خداى را با صفتى هماره داند او را با قرينى پيوسته، و آن را با قرينش پيوندد، دو تايش دانسته، و آن كه دو تايش خواند، جزء جزئش داند، و آن كه او را جزء جزء داند، او را نداند، و آن كه او را نداند، او را در جايى كه بدو اشاره شود نشاند، و آن كه او را در جايى فراخور اشاره نشاند، محدودش انگارد، و آن كه محدودش انگارد، معدودش شمارد. و آن كه گويد در كجاست؟ در گنجايى چيزيش درآرد، و آن گويد بر كجاست، و ديگر جايها را از او خالى دارد، با هر چيز هست، و