گرد آمدن با راندن، و محشر: محل حشر، و در كتاب مقاييس اللغة: آمده است كه الحشر به همان معناى گرد آمدن است، و افزون بر آن معنايى دارد كه عبارت است از: پيش راندن و برانگيختن و برانگيخته شدن، و حشره را به سبب فزونى و برانگيخته شدنش در طلب روزى حشره ناميدهاند. در مفردات راغب آمده است: الحشر: بيرون راندن گروهى است از قرارگاه خود و دور كردن آنان به وسيله جنگ و مانند آن و واژه حشر را جز در مورد گروه نگويند.
3 [الجلاء]
انكشاف به معنى برهنه شدن و آشكار شدن است، و أجلى عن البلد: يعنى دور كرده شد، و بيرون رانده شد، و گفتهاند «الجلاء» در اين آيه برداشتن مانع از آنان است تا آشكار شوند و بيرون رانده شوند، و در مجمع البيان: الجلاء: انتقال از سرزمين و خانههاست.