المقت: بغض شديد، و مقيت و ممقوت: خشم ورزيده و مورد خشم، و زناشويى مرد را با زن پدرش نكاح مقت ناميدهاند.
4 [مرصوص]
الرّص، استحكام و يكپارچگى ساختمان، گويند رصصتُ البناء، يعنى آن را استوار و محكم كردم، و اصل اين كلمه از رصاص- سرب است يعنى آن را از يكپارچگى و بهم پيوستگى چنان كردم كه گويى با سرب ريخته و ساخته شده است.
شرح آيات:در يك صف در راه او مىجنگند
[1] هر چيزى به گونهاى تكوينى و به زبان خود براى خدا تسبيح مىگويد، تكوينى از آن رو كه در هر چيزى نشانى رهنما به سوى توانمندى و بزرگى و شكوه او وجود دارد، و نقص هر چيزى ما را به كمال آفريدگار آن هدايت مىكند و نيازمندى پارهاى از آن چيز به پاره ديگر ما را به بىنيازى او رهنمون مىشود، و هموست كه ميان چيزها الفت و پيوستگى برقرار مىكند و آنها را با يكديگر جفت مىسازد و تكامل مىبخشد.تسبيح همان بصيرت و بينش اصلى است كه ديگر بينشهاى وحى و قرآن از آن سرچشمه مىگيرد، و بالاترين مراتب عرفان و شناخت خداست، هم چنان كه