تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 15 -صفحه : 455/ 256
نمايش فراداده

رهبر (ص) مقرر داشت كه فى‏ء (درآمد حاصل از تسليم دشمن) را به مهاجران دهد، كينه آن گروه به جوش آمد، و اين قضيّه را فرصتى مناسب شمردند تا نقش پليد خود را بازى كنند، پس در صفوف مردم شايعه افكندند تا رهبرى پيامبر (ص) را كه نسبت به او بدان سبب كه از اهل مدينه نبود كينه‏اى در سينه دفين كرده بودند، بكوبند و بدان لطمه زنند. و اين نقش را با شك آوردن در حسن نيّت او ايفا كردند و او را متهم ساختند كه از قوم خود (مهاجران) به زيان انصار جانبدارى مى‏كند، و از سويى ديگر از اين تقسيم به قصد ايجاد اختلاف و تفرقه افكنى ميان مؤمنان بهره‏بردارى كردند، بويژه آن كه به اعتبار ظاهر ممكن نبود كه از اين قضيه براى تفرقه افكنى ميان مهاجران و انصار بهره جست و آن را به جريان اختلاف انداخت.

و عموما سياستهاى تفرقه‏افكنى همواره بر اساس مظاهر و عوارض مادّى مانند رنگ و مذهب و مليّت و طايفه‏گرايى پايه گذارى مى‏شود، و منافقان و در رأس آنان دشمن خدا، ابن ابى به انصار وانمود مى‏كردند كه در پناه موضعگيرى خود خير و مصلحت آنان را مى‏خواهند و همواره حسن زادگاه پرستى و آزمندى نفس را در آنان بر مى‏انگيختند تا آنان را به سوى خود كشند ولى انصار اين شايعات و تبليغات را رد كردند زيرا بينشى ژرف و ايمانى والا داشتند و به رهبرى حق بطور مطلق سرسپرده بودند.

اما پيامبر (ص) آنان را گردآورد و گفت: «اگر مى‏خواهيد خانه‏ها و داراييهاى خود را با مهاجران تقسيم كنيد، و من نيز اين غنيمت را همان طور كه به آنها داده و قسمت كرده‏ام به شما مى‏دهم و قسمت مى‏كنم (يعنى در تقسيم غنيمت بين شما به تساوى رفتار مى‏كنم) و اگر مى‏خواهيد اين غنيمت (بتمامى) از آن ايشان باشد و خانه‏ها و داراييهاى شما از آن شما (يعنى مهاجران از خانه‏ها و اموال شما بيرون مى‏روند و دست مى‏كشند و تمام اين غنيمت فقط از آن ايشان مى‏شود.)

گفتند: نه، بلكه ما خانه‏ها و داراييهاى خود را با آنان تقسيم مى‏كنيم، و در اين غنيمت هم با آنان شريك نمى‏شويم. «33» پس منافقان شكست خوردند، و اين چنين‏

33- التفسير الكبير، ص 287 در موضع همين موضوع.