تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 15 -صفحه : 455/ 91
نمايش فراداده

دنيا را مثل بزن كه چون آبى است كه از آسمان ببارد و با (دانه‏هاى) گياهان زمين بياميزد و به فراوانى برويد. ناگاه خشك شود و باد به هر سو پراكنده‏اش كند. و خدا بر هر كارى تواناست. دارايى و فرزندان پيرايه و زينت اين زندگى دنياست و كردارهاى نيك كه همواره بر جاى مى‏ماند نزد پروردگارت بهتر و اميد بستن به آنها نيكوتر است»؟! و پروردگار ما در اين آيه گويد:

«كَمَثَلِ غَيْثٍ- همانند بارانى است،» باران بر زمين مى‏بارد، و آن را آبيارى مى‏كند و با دانه‏هايى كه در زمين است مى‏آميزد و آن دانه‏ها گياه مى‏شود.

«أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ- كه گياه آن كافران را به شگفتى افكند.»

يعنى در نفس كشاورز خودبينى و فريفتگى بدان را بيفكند، هم چنان كه زينت و پيرايه دنيا در نفوس كافران به آخرت خودبينى و فريفتگى افكند، و شك نيست كه اين حالت او را بر آن خواهد داشت كه به باقى ماندن آن باور كند، و از سرانجام آن كه تبديل به خاشاكى مى‏شود غافل مانده «نبات:- گياه» همان كشتهايى كوچك است كه باقى نمى‏ماند، چون گندم و ذرّت و در حالات نخستينش كه زمين را مى‏شكافد بدان «نبات- گياه» گويند.

«ثُمَّ يَهِيجُ- سپس مى‏پژمرد،» و مى‏بالد و هنگامى كه به نهايت نيرومندى رسيد ميوه مى‏دهد ولى ديرى نمى‏پايد كه راه پايانى خود را آغاز مى‏كند (و مى‏پژمرد).

«فَتَراهُ مُصْفَرًّا- پس آن را بينى كه زرد شده،» آغاز كار. و در خور ملاحظه است كه عطف با «فاء» آمده كه نزديكترين حروف عطف است.

«ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً- سپس خاشاك گشته است.»

وقتى كه دوره زندگى خود را كامل كند، خشك مى‏شود و برگها و ساقه‏هايش خشك مى‏شود. و اين درست راه زندگى انسان در دنياست، مانند گياهى كودكى را آغاز مى‏كند، سپس نيرو مى‏يابد و در نوجوانى و جوانى مى‏بالد،