تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 15 -صفحه : 455/ 93
نمايش فراداده

افزون جويى در گرد آوردن خاشاك دنيا، كه تصوّر مى‏كند به وسيله آنها به آرزوهاى خود خواهد رسيد، نرود. هرگز روانيست ... تو براى چيزى بسى بزرگتر و پايدارتر از حطام و خاشاك دنيا آفريده شده‏اى، اين فخر فروشى و افزون جويى چه چيزى به تو مى‏دهد؟ پندار بدانجا رسى كه سليمان رسيد، آن پيامبر كريم كه باد در تسخير او بود و جنّيان را به خدمت گرفته بود و زبان پرندگان را مى‏دانست. ولى آيا مى‏دانى كه سليمان امروز كجاست؟ و كشور بزرگ او كجا رفته؟ و چيرگى والاى او چه شده است؟ آيا از سرنوشت پادشاهانى كه آرزوهاى بلند و دور و دراز خود را به وسيله مردم محقّق مى‏كردند عبرت نمى‏گيريم كه آنان را از كاخهايشان به گورهايشان منتقل كردند و كرمها پيكرهايشان را، پيش از آن كه بپوسيد و سپس خاك شود و بر باد رود، خوردند؟

امّا كسى كه به آخرت ايمان دارد، نفسش بدانچه دارد قانع و خرسند است، و بدانچه از جانب خدا مى‏رسد راضى است و بدانچه نزد اوست مشتاق است. آيا خبر امام حسن مجتبى (عليه السلام) را شنيدى كه يك بار تمام داراييهاى خود را در راه خدا صرف كرد و نيز چندين بار داراييهاى خود را در راه خدا تقسيم كرد؟ و آيا از زهد امام على عليه السلام آگاه شده‏اى؟ مؤمن بدين گونه دنيا را به آخرت مى‏دهد و تبديل مى‏كند، و از انفاق در راه خدا خوددارى نمى‏ورزد.

بر پايه ايمان به اين امر كه آخرت سراى پاداش و جاودانگى است- يا عذاب سخت و يا بخشايش و خرسندى از جانب خدا، بر حسب آنچه انسان پيشاپيش در دنيا براى روز شمار فرستاده باشد- شكى نيست كه (مؤمن) اهميّت زندگى دنيا و نقش قاطع آن را در ساختن آينده ابدى خود خواهد دانست، و در اين فرصت اجازه نمى‏دهد كه شوخى و مزاح و بازى چيزى از وقت او را بگيرد، زيرا غايت بسى سترگ، و خطر بزرگ، و فرصت كوتاه است. بلكه دلش از بيم عذاب خدا و به اميد بخشايش و خرسندى او به ذكر خدا نرم مى‏شود و سر مى‏سپارد.

بزرگترين هدفى كه مؤمن براى آن مى‏كوشد همان رهايى يافتن از آتش دوزخ است زيرا صراط از روى آن مى‏گذرد. آيا نه اين است كه راه بهشت انباشته از