[37] و در آن جا شايستهترين كيفر را به گردنكشانى خواهند داد كه به حشر و نشر در روز قيامت كفر ورزيده و در شهوتهاى دنيا غرق شده و از پروردگار خويش هراسى به دل راه نداده بودند.
فَأَمَّا مَنْ طَغى- پس هر كه طغيان كرد.»
بزرگترين طغيان مخالفت با رهبرى شرعى است كه در حديث مأثور از امام على- عليه السلام- درباره آن چنين آمده است: «و هر كه طغيان كند، در عملى بدون حجت گمراه خواهد شد». «9»
نفس به پيروى از هوى و هوس گرفتار سركشى و طغيان مىشود، بدان سبب كه طغيان راه رسيدن انسان را به حق مىبندد، و امام امير المؤمنين- عليه السلام- گفته است: «همانا بر شما از دو چيز بيشتر مىترسم: از خواهش نفس پيروى كردن، و آرزوى دراز در سر پروردن كه پيروى خواهش نفس آدمى را از راه حق باز مىدارد و اما آرزوى دراز آخرت را به فراموشى مىسپارد». «10»
[38] وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا- و زندگى اين دنيا را برگزيد.»
و آن را بر آخرت مقدم داشت.
[39] فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى- جهنم جايگاه است.»
اين پايانى است كه خود براى خويش برگزيده است، و چنان معلوم مىشود كه اين جمله جواب إذاى شرطيه در اين گفته خدا: فَإِذا جاءَتِ و نيز جواب اين گفته او: فَأَمَّا مَنْ طَغى است، پس امر مركب از دو شرط است، و بدان مىماند كه كسى گفته باشد: اگر ماه رمضان باشد و به سفر نرفته باشى، روزه خواهى داشت.
[40] چگونه از طغيان نفس و غرور آن بگريزيم؟ با ترس از خدا، و چنان مىنمايد كه اين سوره به درمان اين حالت ريشهدار در نفس بشر پرداخته است. ولى
9- تفسير نمونه، ج 26، ص 107، از نور الثقلين، ج 5، ص 506. 10- نهج البلاغة، خطبه 42.