بنا بر تدبير مدبّرى است.
[2] روز قيامت روزى ترسناك است كه از ترس آن آسمانها و كوهها و درياها و ديگر قسمتهاى كاينات مىهراسند، و بزرگترين چيزى كه در آن است، رو به رو شدن آدمى با اعمال خويش است بدون آن كه پرده عذر و بهانهاى بتواند آنها را بپوشاند، و نيرو و ياورى در دسترس باشد ... و بدين گونه سياق به آن سوگند ياد مىكند و از آنچه به مسئوليت گردنكشان در برابر پروردگارشان در مقابل جنايتهايى كه نسبت به مؤمنان انجام داده بودند مربوط مىشود، ياد مىكند و به آن قسم مىخورد.
وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ- و سوگند به روز وعده شده.»
روزى است كه گريزى از آن نيست، زيرا كه وعده خدا است، و وعده خدا دروغ نيست، و نه تنها انسان بلكه همه كاينات به چنين روزى وعده داده شدهاند، پس چه روز بزرگى است اين روز!؟
[3] سپس انسان به محاكمه در حضور گواهان كشيده مىشود. هر مكانى كه در آن زيسته، و هر زمانى كه بر او گذشته، عليه او گواهى مىدهد، و هر اندامى كه به كار برده، و هر انسانى كه با او به سر برده، درباره او شهادت مىدهد، و در مقدمه گواهان پيامبران و اوصيا و دعوتكنندگان به خدا قرار دارند و گواهى مىدهند كه رسالتهاى پروردگارش را به او ابلاغ كردهاند كه آنها را نپذيرفته است.
چه مسكين و بيچاره است اين طغيانگر گردنكشى كه همه گواهان از هر گوشه بر مىخيزند و عليه او گواهى مىدهند؟! سپس او را مىبينى كه در دنيا با غفلت زندگى مىكند و پيوسته به ارتكاب گناهان بر مىخيزد و تو گويى كه هيچ حساب و عقابى در كار نيست.
وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ- و به گواه و به آن كه بر او گواهى دهند.»
بعضى گفتهاند كه شاهد روز جمعه است و مشهود و روز عرفه، و اين را از امام على- عليه السلام- روايت كردهاند، و بعضى ديگر گفتهاند كه هر روز با كارى كه آدمى مىكند، عليه او گواهى مىدهد، و از رسول اللَّه- صلى اللَّه عليه