تفسیر هدایت جلد 17
لطفا منتظر باشید ...
و آله- روايت شده است كه گفت: «هيچ روزى بر آدمى وارد نمىشود مگر اين كه در آن بانگ دهند كه: اى پسر آدم! من آفريدهاى تازهام، و در آن چه مىكنى بر تو گواهى خواهم داد، پس در من به انجام دادن كار خير بپرداز تا فردا درباره آن براى تو گواهى دهم، چه اگر من بروم ديگر هرگز مرا نخواهى ديد، و هر شب نيز مثل اين را مىگويد». «1»[4] آيا اين را دريافتهاى كه آن كس كه آسمان داراى برجها را آفريد، هيچ سوراخ و شكافى در آن به وجود نياورد، و روزى را براى مردمان قرار داد كه در آن گرد يكديگر جمع شوند و بر خودهاشان گواهى دهند، آيا چنان تصور مىكنى خداوند متعال انسان را بيهوده در دنيا رها كرده است كه به فساد بپردازد و بندگان مؤمن او را به صورتى بسيار زشت بكشد و سپس هيچ كيفرى به او ندهد؟ هرگز چنين نيست ...قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ- مرگ بر خداوندان آن چاله (اخدود).»كسانى كه در زمين چالهها و گودالهايى به صورت نهرهاى پهن حفر كردند و آنها را از آتشى كه زبانه مىكشيد پر كردند.بعضى گفتند كه: اين لعنتى ابدى است كه به ستمكاران مىرسد، و قتل و مرگ در اين جا كنايه از آن است.بعضى ديگر گفتند: بلكه آن اشاره به خود ستمكاران است كه عملا كشته شدند، زيرا كه شعله آتش از گودالهايى كه كنده بودند بيرون آمد و آنان را سوزاند يا شايد پس از آن به طريقى ديگر كشته شدند.آنچه مهم است اين است كه آنان از عذاب آخرت رهايى نخواهند يافت، هر چند در دنيا چند روزى به ايشان مهلت داده شده باشد، چه نظام آفرينش مبتنى بر اساس عدالت و دادگرى است، و هيچ ستمگرى نمىتواند از مسئوليت تبهكاريهاى خود بگريزد.