آن واقع شده است، و اشعار عرب را مىداند، و علم عربية را نيز مىداند پس حضرت رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمودند كه اينها علمى است كه: اگر كسى نداند به او ضررى نمىرسد از ندانستن آن، و اگر كسى بداند نفعى به او عايد نمىشود از دانستن آن پس، حضرت فرمودند كه: علمى كه بكار مىآيد و علم است سه علم است.
اول آيتى است محكمه كه ظاهر الدّلاله باشد يا معلوم الدّلاله على الخلافى كه خواهد آمد، يا فريضهايست عادله كه حكم آن منسوخ نشده باشد و باقى باشد، يا سنتى است قائمه كه حكمش باقى باشد از جهت امّت، و غير اين علوم هر چه هست فضل است يعنى زيادتى است كه: بكار نمىآيد.
و جمعى گفتهاند كه مراد حضرت از فريضه عادله اصول دين است كه حكم او در هيچ ملتى منسوخ نشده است. و نخواهد شد، و مراد از سنت قائمه فروع دين است كه: از قول رسول خدا و ائمه هدى ظاهر شده است، و مراد از فضل فضيلت است. يعنى سبب كمال است اگر چه واجب و سنت نيست، و ليكن اظهر به حسب يافت اين شكسته بمعنى اول است.
ديگر روايت است از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) كه: فرمودند كه: علومى كه مردمان را در كار است چهار علم است.
اول آن كه: خداوند خود را بشناسى، و داخل است در آن معرفت صفات ثبوتيه و سلبيه، و عدل، و حكمة او به نحوى كه: رسول خدا و ائمه هدى (صلوات الله عليهم) مبرهن ساختهاند.
علم دويم آن كه: بدانى نعمتهاى الهى را از ايجاد و ترتيب و ارزاق و اولاد و ازدواج و ساير نعم ظاهره، و از ارسال رسل و انزال كتب، و هدايات، و توفيقات و غير آنها از نعمتهاى باطنى تا در مقام شكر آنها در آيى.
علم سيم آن كه: بدانى چه خواستهاند از تو از فعل واجبات و مندوبات و