چنانكه از براى غايط مىنشيند و ظاهر عموم مساوات كه از لفظ ما فهميده مىشود آنست كه در حال استنجا نيز عورتين خود را از ناظر محترم به پوشاند واجبا و رو بقبله و پشت بقبله نكند احتياطا و رو به آفتاب و ماه نكند و پشت بماه نكند و رو و پشت به باد نكند استحبابا هم چنين در باقى مكروهات نشستن مثل آن باشد و اكثر ذكر نكردهاند حال استنجا را و جمعى كه ذكر كردهاند بر سبيل استحباب ذكر كردهاند الّا ستر عورتين كه آن واجبى است بر سر خود و دخلى در خلا و استنجا ندارد لهذا صدوق ذكر نكرد وجوب ستر عورتين را از ناظر محترم چنانكه همه فقها ذكر مىكنند و در اخبار نيز وارد نشده است و علما كه ذكر كردهاند از اين جهت ذكر كردهاند كه چون واجب است ستر عورتين و در اينجا آدمى عورت خود را باز مىكند مناسبت داشت كه ذكر كنند ذكر كردهاند و صدوق در مبحث حمام ذكر خواهد كرد و چون حمام احكام بسيار دارد.
و اخبار بسيار در آن وارد شده است و متعارف فقها نيست كه در كتب مختصره آن را ذكر كنند و باين وجوه دفع اعتراضات از صدوق شد.
(و قال ابو جعفر (صلوات الله عليه) اذا بال الرّجل فلا يمسّ ذكره بيمينه)(1)
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه فرموده است كه هر گاه شخصى بول كند دست راست خود را به ذكرش نرساند در وقت استبرا و غيره. و اين خبر را مسند نديدهام، و عامه در صحاح خود بطرق متعدده از ابو قتاده از سيد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) روايت كردهاند، و جمع كثير از علما ذكر كردهاند كه مراسيل صدوق در حكم مسانيد است چون ذكر كرده است كه ميان من و خدا حجت است و از كتب معتمده ذكر كردهام خصوصا هر گاه جزما بگويد: قال ابو جعفر (صلوات الله عليه) مثلا، بخلاف آن كه بگويد: روى عن ابى جعفر (صلوات الله عليه) اگر چه ظاهر آنست كه نزد او يكسان است.
(و قال (صلوات الله عليه) طول الجلوس على الخلاء يورث