لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 1 -صفحه : 712/ 328
نمايش فراداده

اين فضلات را از من دور گردانيد و گوارا ساخت در من و جزو بدن من گردانيد خوردنى و آشاميدنى مرا و مرا از بلاها عافيت كرامت نمود. و دعاهاى ديگر گذشت، و ظاهرا صدوق اين دعا را از جهت فارغ شدن ذكر كرده است، و دعاهاى گذشته از جهت بيرون آمدن پس مكرر نباشد اگر چه معانى همه قريب به يك ديگرند و يكى از اينها كافى است و جمع اولى است.

استنجاى غايط آنست كه سه سنگ پاك بمالند

(و الاستنجاء بثلاثة احجار، ثمّ بالماء فان اقتصر على الماء اجزأه)(1)

يعنى فرد كامل استنجاى غايط آنست كه سه سنگ پاك بمالند، بعد از آن به آب بشويند پس اگر اكتفا به آب كنند كافيست، دغدغه در اين نيست كه جمع كردن ميان سه سنگ ماليدن و بعد از آن به آب شستن آن مقدار كه عين و أثر غايط زايل شود اكملست، و اگر اكتفا به آب كند و سنگ نمالد نيز بهتر است از اكتفا به سنگ كردن و بر اين مضمون احاديث صحيحه وارد شده است، و اجماع علما است و اكتفاى به سنگ خواهد آمد.

جايز نيست استنجا به سرگين و استخوان كردن‏

(و لا يجوز الاستنجاء بالرّوث و العظم لأنّ وفد الجانّ جاؤا إلى رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فقالوا يا رسول اللَّه متّعنا فاعطاهم الرّوث و العظم فلذلك لا ينبغى ان يستنجى بهما)(2)

و جايز نيست استنجا به سرگين و استخوان كردن زيرا كه جمعى از جنيان به رسالت از جانب جنيان به خدمت حضرت سيد المرسلين آمدند و گفتند كه يا رسول اللَّه ما را بهره بده يعنى از جهت خوردن ما چيزى مقرر ساز كه بنى آدم آن را نجس نكنند و ما از آن بهره‏مند توانيم شد. پس حضرت (صلّى الله عليه وآله وسلّم) سرگين حيوانات و استخوان را مقرر فرمودند، بنا بر اين است كه سزاوار نيست كه استنجا باين هر دو بكنند، از عبارت لا يجوز صدوق حرمت ظاهر مى‏شود، و از لا ينبغى كراهت.

و در حديث معتبرى كه باصطلاح متأخرين ضعيف است اما عمل به آن‏