شستند و خواندند بعد از آن يا بعد از آب ريختن بر رو و اول اظهر است اين دعا را خواندند كه ترجمهاش اينست كه خداوندا سفيد كن روى مرا در آن روزى كه روهاى كفار و فجار سياه خواهد شد، و سياه مكن روى مرا در آن روزى كه صلحا و اتقياء مؤمنين رو سفيد خواهند بود.
و اين اشاره است بقول الهى جل شانه يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ (1).
و بعد از اين در ضمن اخبار متواتره مذكور خواهد شد كه سفيدى و نور مؤمنان بحسب اعمال ايشان خواهد بود بعضى مانند آفتاب، و بعضى مانند سها و هم چنين سياهى. و بعضى گفتهاند كه سفيدى رو كنايه است از خوشحالى ايشان چنانكه حق سبحانه و تعالى فرموده است وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ (2) و منافاتى نيست كه هر دو باشد.
و آن كه طلبيده است سفيدى رو را در روزى كه روها سياه خواهد بود اشعارى دارد به آن كه من بحسب عمل از آن جماعتم مىخواهم كه در زمره ايشان نباشم و در اين صورت لذت بيشتر است و بر عكس اگر و العياذ باللَّه جمعى را رو سفيد كنى و من رو سياه باشم از اين بدتر عذابى نيست خداوندا مرا بفضل خود داخل رو سفيدان كن، و چون رو را مىشويد بايد كه به سبب اين دعا متذكر اهوال روز قيامت باشد و ملاحظه اين معنى بنمايد كه هر گاه بحسب طبيعت قضاى حاجتى كرده باشد او را رو سياهى حاصل شده است كه جبر آن به وضو مىبايد كرد و تا خود را پاك نكند آبروى مناجات با خداوند خود ندارد، پس ملاحظه كند كه روحى كه سالها مقرب بارگاه احديت بوده و گرفتار تعلقات جسمانى شده به همين اكتفا نكرده روى او را كه آئينه جهان نما
(1).آيه 102- سورة آل عمران (2). آيه 22- سورة القيمة.