روزى كه قدمها بلغزد از آن صراط بواسطه تقصير در اين صراط، و ممكن است كه عكس مراد باشد كه مرا ثابت بدار بر اين صراط مستقيم شرع تا فردا بر آن صراط مستقيم باشم، و لغزش در اين دنيا به سبب فتنهها و مخالفتها سبب لغزش در آن صراط خواهد بود، و بگردان سعى مرا در آن چيزى كه ترا از من راضى و خوشنود مىسازد يعنى به اين پا و پاى معنوى كه عبارتست از همت مشغول رضاى او مىباشند و قدمى برندارند بر خلاف رضاى الهى.
(ثمّ رفع رأسه فنظر إلى محمّد فقال يا محمّد من توضّأ مثل وضوئى و قال مثل قولى خلق اللَّه تبارك و تعالى من كلّ قطرة ملكا يقدّسه و يسبّحه و يكبّره و يكتب اللَّه عزّ و جلّ ثواب ذلك له إلى يوم القيمة)(1)
پس حضرت (صلوات الله عليه) سر بالا كردند و نظر به محمد بن حنفيه كردند و فرمودند كه اى محمد هر كه وضو سازد مثل وضوى من كه بدعتها داخل نكند و بگويد آن چه من گفتم از دعاها بعدد هر قطره از قطرههاى آب وضوى او، يا از اين قطرهها بيافريند ملكى كه تقديس الهى و تسبيح الهى و تكبير الهى گويند تا روز قيامت و ثواب جميع آنها از او باشد، يا ثواب آنها را تا روز قيامت نويسند، يا همه به آن كه تا روز قيامت ايشان عبادت كنند و ملايك ثواب آنها را از جهة اين بنده بنويسند.
(و كان امير المؤمنين (صلوات الله عليه) اذا توضّأ لم يدع احدا يصبّ عليه الماء، فقيل له يا امير المؤمنين لم لا تدعهم يصبّون عليك الماء فقال لا أحبّ ان اشرك فى صلاتي احدا)(2)
روايت كرده است شيخ به اسناد قوى از آن حضرت (صلوات الله عليه) كه چون آن حضرت وضو مىساخت نمىگذاشت كسى را كه آب بر او ريزد پرسيدند كه يا امير المؤمنين چرا نمىگذارى كه آب بر شما ريزند حضرت فرمودند كه من دوست نمىدارم كه در بندگى حق سبحانه و تعالى كسى را شريك گردانم.