ترى آن و هر چه اثر آن ظاهر نباشد آبى بر آن بريز. و اين مضمون صحيحه على بن جعفر است و ظاهرش دلالت مىكند بر نجاست موش و ليكن على بن جعفر چند حديث صحيح ديگر از او منقولست كه دلالت مىكند بر آن كه موش پاكست و از آن جمله حديث داخل شدن موش بود در روغن كه حضرت فرمودند كه چون زنده بيرون آمده است روغن نجس نيست و گذشت پس اين حديث را حمل بر استحباب بايد كرد.
(و ان كان بالرّجل جرح سائل فاصاب ثوبه من دمه فلا باس بأن لا يغسله حتّى يبرأ و ينقطع الدّم)(1)
و هر گاه شخصى را جراحتى يا دملى باشد كه از آن خون آيد و بند نشود و جامهاش خونين شود باكى نيست كه خون را نشويد و با آن خون نماز كند تا به شود و خون منقطع شود پس بعد از آن رعايت درهم مىكند اگر كمتر از درهم است عفو است و درهم و زياده را مىشويد و بر اين مضمون احاديث صحيحه وارد شده است.
و ظاهر احاديث آنست كه تا خون بند نشود اجتناب مطلقا واجب نيست و جمعى از علما قايلند به آن كه بقدر ضرورت معفو است. پس تا ممكن باشد نگذارد كه خون تعدى كند به موضعى ديگر، و اگر ممكن باشد كه خرقه بر آن بندد كه (ما لا يتم الصّلاة فيها) باشد و همان نجس شود با امكان همان مقدار معفو است، و احوط اينست كه رعايت اين قول بكند اگر چه اظهر آنست كه اين رعايت واجب نيست بخلاف بول و خون استحاضه كه در آنها احتياط بيشتر مىبايد كرد چنانكه گذشت.
(و سئل ابو الحسن موسى بن جعفر (صلوات الله عليه) عن خصىّ يبول فيلقى من ذلك شدّة و يرى البلل بعد البلل قال يتوضّأ ثمّ ينضح ثوبه فى النّهار مرّة واحدة)(2)
و از آن حضرت (صلوات الله عليه) سؤال كرد عبد الرحيم قصير از خصى كه ذكر و خصيه او را قطع كرده باشند و بول كند و