و آن چه كمتر است استحاضه است پس اگر بعضى سياه باشد و بعضى سرخ سياه حيض است و سرخ استحاضه و يا بعضى غليظ باشد و بعضى تنك اگر چه هر دو سرخ باشند غليظ حيض است و رقيق استحاضه و يا بعضى بد بو باشد مثل بول تبدار و بول كسى كه برودت بر او غالب باشد بد بو و تند بو حيض است و بىبو استحاضه بشرط آن كه هر چه به صفت حيض باشد از سه روز كمتر نباشد و از ده روز بيشتر نباشد، و بعضى شرط كردهاند كه ايام استحاضه كمتر از ده روز نباشد تا اقل طهر ميان دو حيض بوده باشد.
و سنت سيم حال مبتدئه است كه هميشه خونش آيد حضرت فرمودند كه هر ماه شش روز يا هفت روز را حيض حساب كند و باقى را استحاضه تا وقتى كه او را عادتى به همرسد كه دو ماه پى در پى بحسب وقت و عدد مساوى باشند و به سبب آن صاحب عادت مىشود كه اگر ماهى زياده شود و از ده روز درگذرد عادت را حيض حساب مىكند و باقى را استحاضه.
و چون احاديث ديگر در اين باب وارد شده است اكثر علما ضابط باين عنوان مقرر ساختهاند كه اگر خون بده روز بايستد همه حيض است و اگر از ده روز تجاوز كند صاحب عادت عادتش را حيض حساب مىكند و ما بقى را استحاضه، و مبتدئه و مضطربه رجوع به تميز مىكنند پس اگر تميز نباشد يا باشد و شرايطش نباشد مبتدئه رجوع به خويشان مىكند و اگر نباشد يا مختلف باشند رجوع به روايات مىكند و مضطربه هر گاه تميز نداشته باشد رجوع به روايات مىكند.
و آن چه از روايات دلالت دارد نسبت به مبتدئه است كه رجوع به شش روز يا هفت يا از سه روز تا ده روز هر چه خواهد حيض حساب مىكند و در مضطربه حديثى بخاطر ندارم كه بوده باشد كه عمل باين روايات كند.
و ليكن جمعى از علما دعوى اجماع كردهاند بر آن چه مذكور شد و اگر