باكى نيست و اگر خوف سيلان خون داشته باشد نكند و بحسب ظاهر دلالت مىكند كه اگر چه خون كمتر از درهم باشد نيز نكندن بهتر است و بعضى از علما ذكر كردهاند كه اگر جامه يا بدن پيش از نماز خون كمتر از درهم داشته باشد نماز مىتواند كرد و اگر موضع خون داشته باشد و سبب آن شود كه خون كمتر از درهم به جامه يا بدن رسد جايز نيست در چنين مكانى نماز كردن و ظاهر اين حديث تاييد اين قول مىكند و ليكن اين حديث را حمل بر خون زايد بر درهم كردهاند و لفظ سيلان ايمائى به آن دارد و آن قول دليلى صريح ندارد و اللَّه تعالى يعلم.
(و عن الرّجل يكون فى صلاته فرماه رجل فشجّه فسال الدّم فانصرف فغسله و لم يتكلّم حتّى رجع إلى المسجد هل يعتدّ بما صلّى او يستقبل الصّلاة قال يستقبل الصّلاة و لا يعتدّ بشيء ممّا صلّى و عن الرّجل يرى فى ثوبه خرؤ الطّير او غيره هل يحكّه و هو فى صلاته قال لا باس و قال لا باس ان يرفع الرّجل طرفه إلى السّماء و هو يصلّى و ساله عن الخلاخيل هل يصلح لبسها للنّساء و الصّبيان قال ان كنّ صمّا فلا باس و ان كان لها صوت فلا يصلح و ساله عن فارة المسك تكون مع من يصلّى و فى جيبه او ثيابه قال لا باس بذلك و ساله عن الرّجل هل يصلح له ان يصلّى و فى فيه الخرز و اللّؤلؤ قال ان كان يمنعه من قرائته فلا و ان كان لا يمنعه فلا باس)(1)
و ديگر على بن جعفر گفت از آن حضرت (صلوات اللَّه عليه) سؤال كردم از شخصى كه نماز كند و كسى سنگى بر او اندازد و بر سر او خورد و خون روان شود پس نماز را وا گذارد و سرش را بشويد و سخن نگويد تا به جايگاه نمازش رود آيا آن نماز سابق را حساب مىكند و از آنجا بنا مىگذارد يا نماز را از سر مىگيرد حضرت