به او در آن سفر دزد و سوختن يا اندوه و نرسد به او مكروهى.
(و قال (صلوات اللَّه عليه) انّي لا عجب ممّن ياخذ فى حاجة و هو على وضوء كيف لا تقضى حاجته و انّي لا عجب ممّن ياخذ فى حاجة و هو معتمّ تحت حنكه كيف لا تقضى حاجته)(1)
و منقولست از حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللَّه عليه) بسند كالصحيح كه فرمودند كه من تعجّب دارم از كسى كه شروع كند در كارى كه احتياج به آن داشته باشد و با وضو باشد چگونه حاجت او بر آورده نشود و به درستى كه تعجب دارم از كسى كه شروع كند در حاجتى و او با عمامه با حنك باشد چگونه حاجت او بر آورده نشود يعنى مىبايد كه البته در اين دو صورت حاجة او بر آورده شود مگر كسى كه بسيار بد باشد و كارهاى بد بسيار كرده باشد كه آنها سبب عدم قضاء حاجت او شده باشد و چون شيخ جزو اول حديث را از عبد اللَّه بن سنان روايت كرده است و طريق صدوق بكتاب او صحيح است ظاهرش صحّت حديثست اگر چه حكم صدوق بصحّت آن كافى است.
(و قال النّبيّ (صلّى الله عليه وآله وسلّم) الفرق بين المسلمين و المشركين التلحّي بالعمائم)(2)
و از حضرت سيّد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) منقول است فرق ميانه مسلمانان و كافران تحت الحنك عمامهها بود هر كسى كه تحت الحنك داشت عمامه او مسلمان بود و هر كه عمامه تحت الحنك نداشت علامت كفر بود و باين علامت مسلمانان از كافران ممتاز بودند چنانكه اليوم ميان اهل هند شايع است كه قباى مسلمانان از دست راست بسته مىشود و كفار از دست چپ و ظاهر مىشود كه مىبايد امتيازى بوده باشد ميان مسلمان و كافر تا مسلمانان از همه وجهى اجتناب از كفار كنند و سلام به ايشان نكنند و اگر آنها سلام كنند در جواب ايشان عليك بگويند و ملاقات به رطوبت با ايشان نكنند و پوست و