لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 3 -صفحه : 610/ 564
نمايش فراداده

از گفته الهى و شكى نيست كه على امير مؤمنان است و البته شكى نيست كه محمد و آل او (صلوات اللَّه عليهم) بهترين خلايقند و ليكن در اصل اذان نيست و اذان كلماتى است متلقى از شارع اگر كسى لا اله الا اللَّه را كه بهترين و راسترين كلمات است زياده كند در اذان تشريع كرده است و از اين جهت اين روايات موضوعه را ذكر كرده‏ام كه تا باين زيادتى ظاهر شوند جمعى كه متّهمند به تفويض و تدليس مى‏كنند و خود را از شيعيان مى‏دانند و چنين ظاهر مى‏سازند كه شيعه‏اند پس همين كه اين روايات را در كتب خود ذكر كنند يا به اين‏ها عمل نمايند ظاهر خواهد شد كه كاذبند در تشيع بلكه از جمله غلاة مفوضه‏اند.

و از اين كلمات ظاهر مى‏شود كه در زمان صدوق جمعى از غلاة بوده‏اند و ايشان در كتب خود اين اخبار را ذكر كرده‏اند و بس و ما نديده‏ايم در كتب حديثى كه بما رسيده است حديثى باين عبارات كه صدوق ذكر كرده است و از كلام محقق در معتبر و علامه و شهيد ظاهر مى‏شود كه ايشان ديده‏اند چون ذكر كرده‏اند كه اخبار شاذه بر اين زيادتيها وارد شده است و مصطلح ارباب حديث آن است كه خبر صحيح مخالف مشهور را شاذ مى‏گويند و در زمان محقق و علامه كتب ما بسيار بوده است پس بنا بر اين مشكل است جزم كردن به آن كه اين اخبار موضوعه است مگر آن كه يكى از معصومين (صلوات اللَّه عليهم) فرموده باشند و اگر كسى اين كلمات را باين عنوان گويد كه مطلوب شارع باشد حتى بعنوان تيمن و تبرّك فبها و الّا لغوى باشد بد نيست و اگر نگويند بهتر است مگر از روى تقيه چون در اكثر بلاد شايع است و بسيار شنيده‏ايم كه جمعى ترك كرده‏اند و متهم به تسنّن شده‏اند.

تا آن كه در وقتى كه خدمت استاد مولانا عبد اللَّه طاب ثراه درس قواعد مى‏خوانديم در مبحث اذان سخنان صدوق را ذكر فرمودند بنده عرض نمودم كه‏