لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
ذكرت ذلك ليعرف بهذه الزّيادة المتّهمون بالتّفويض المدلّسون أنفسهم فى جملتنا)(1)و مىگويد مصنف اين كتاب ابن بابويه حق سبحانه و تعالى از او راضى باد كه اين اذانى كه مذكور شد در حديث حضرمى و اسدى همين است اذان صحيح كه زياد و كم ندارد اگر چه مخالفت دارد با مشهور از جهت آن كه بنا بر ظاهر حديث تكبير در اول اقامت نيز چهار است و تهليل در آخر آن دو است و قد قامت ندارد اما چهار مرتبه تكبير را در حديث فضل خواهد آمد كه مخصوص اذانست بحسب ظاهر و در صحيحه زرارة و معلى نيز گذشت كه مخصوص اذانست و اما قد قامت خلافى نيست ميان خاصه و عامه كه در اقامت هست و آن را حواله بظهور فرمودهاند و امّا تكرار تهليل در اقامه مستبعد نيست كه مذهب صدوق باشد و ليكن ظاهر حديث جعفى وحدتست چنانكه مشهور است و ظاهر آن است كه غرض مصنف نه آن است كه ظاهر اين حديث صحيح است بلكه مراد او اين است كه زيادتيهاى آينده را ندارد و مفوضه كه طايفهاند از غاليان كه اعتقاد ايشان اين است كه حق سبحانه و تعالى محمد و على و ائمه را (صلوات اللَّه عليهم) آفريد و به ايشان گذاشت خلق عالم را و ايشانند خالق عالم و مشرع شرايع لعنهم اللَّه وضع نمودهاند از پيش خود خبرى چند را و زياد كردهاند در اذان كه محمد و آل محمد بهترين خلايقند در مرتبه مثل ساير فصول اذان.و در بعضى از روايات ايشان واقع است بعد از شهادت به رسالت دو مرتبه شهادت مىدهم كه على ولى خداست يعنى حق سبحانه و تعالى او را امام كرده است در آيه إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ و بعضى از ايشان روايت كردهاند بدل از آن عبارت اين عبارت را كه شهادت مىدهم كه على امير و پادشاه امام مؤمنان است البته دو بار مثل ساير فصول اذان و اقامت و شكى نيست در آن كه على امام است