(و قد روى انّ اللَّه تبارك و تعالى ردّ الشّمس على يوشع بن نون وصىّ موسى (عليه السلام) حتّى صلّى الصّلاة الّتى فاتته فى وقتها)(1)و بتحقيق كه منقولست كه از حضرت سيّد المرسلين و ائمه معصومين (صلوات اللَّه عليهم) كه حق سبحانه و تعالى آفتاب را برگردانيد از جهت يوشع بن نون كه وصى حضرت موسى على نبينا و (عليه السلام) بود به سبب حربى كه با كفار مىكرد تا وقت فضيلت نماز بدر رفت و يوشع دعا كرد تا حق سبحانه و تعالى رد شمس نمود تا نماز را در وقت خود به جا آوردند.(و قال النّبي (صلّى الله عليه وآله وسلّم) يكون فى هذه الامّة كلّما كان فى بنى اسرائيل حذو النّعل بالنّعل و القذّة بالقذّة و قال عزّ و جلّ سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا و قال عزّ و جلّ وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِيلًا)(2)و منقولست بطرق متكثره از عامه و خاصه كه حضرت سيّد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمودند كه در اين امت واقع خواهد شد هر چه در بنى اسرائيل واقع شد مانند مساوى بودن هر تاى كفش با تاى ديگر و مانند مساوى بودن پرهاى هر تيرى با پر ديگر و حق سبحانه و تعالى فرموده است كه اين سنت الهى است كه پيش ازين واقع شده است و نخواهى يافت مر سنت الهى را تبديلى و ديگر فرموده است كه نمىيابى سنت ما را تغييرى و استشهاد به آيه ممكن است كه از حضرت باشد و ممكن است كه از صدوق باشد به آن كه در اخبار ديگر وارد شده باشد كه حضرات ائمه معصومين (صلوات اللَّه عليهم) در امثال اينجاها استشهاد به امثال اين آيات فرمودهاند و على اى حال غرض از ذكر حديث و آيه آنست كه مىبايد كه رد شمس در اين امّت دو مرتبه بشود.چنانكه در بنى اسرائيل دو مرتبه شد قطع نظر از اخبار وقوع رد شمس دو