(و روى ابو الجارود عن ابى جعفر (صلوات اللَّه عليه) انّ النّبيّ (صلّى الله عليه وآله وسلّم) قال لعليّ (صلوات اللَّه عليه) انّي أحبّ لك ما احبّ لنفسي و اكره لك ما اكره لنفسي فلا تتختّم به خاتم ذهب فانّه زينتك فى الآخرة و لا تلبس القرمز فانّه من اردية ابليس و لا تركب بميثرة حمراء فانّها من مراكب ابليس و لا تلبس الحرير فيحرق اللَّه جلدك يوم تلقاه)(1)و بسند موثق از زياد كه ابتدا خوب بود و علماى شيعه از او روايت مىكردند و چون زيد خروج كرد زيدى شد و جارو ديه منسوبند به او و چون در وقتى كه خوب بود حديث از او روايت مىكردند و او كتابى تصنيف كرده بود در آن چه از حضرت امام محمد باقر (صلوات اللَّه عليه) روايت كرده بود كتاب او از جمله چهار صد اصل است كه علماء شيعه به آن عمل مىكردند بنا بر اين است كه صدوق و كلينى و ساير محدثين از او روايت كردهاند كه حضرت فرمود كه حضرت سيّد المرسلين به حضرت امير المؤمنين (صلوات اللَّه عليهما) فرمودند كه يا على دوست مىدارم از جهت تو آن چه را دوست مىدارم از جهت خود و كراهت دارم از جهت تو آن چه را كراهت دارم از جهة خود پس زنهار كه انگشترى طلا در دست مكن كه آن زينت تو خواهد بود در بهشت و جامه سرخ قرمزى را ردا مكن يا مپوش كه رداى شيطان سرخست و سوار مشو بر بالش سرخ كه بر بالاى شتر مىانداختهاند و بر بالاى آن مىنشستهاند و هم چنين است بالش ميان زين اگر سرخ باشد كه شيطان بر آن سوار مىشود و جامه حرير مپوش كه حق سبحانه و تعالى پوست تو را مىسوزاند يعنى بر فرض محالى كه بكنى و مراد