سجده توانند كرد بر چيزى كه از زمين روييده باشد كه نخورند و نپوشند و قرينه اين معنى آن كه چون صدوق در حديث سابق تفويض نمازها را ذكر كردند تفويض محل سجده را نيز بيان كرد و اگر نه مناسبت نداشت اين حديث را در اينجا ذكر كردن بلكه مىبايست كه در باب ما يسجد عليه ذكر كند و صدوق اين حديث را مرسلا در علل ذكر كرده است و در آخر چنين گفته است كه و على غير ذلك سنة.
و كلينى از محمد بن يحيى روايت كرده است مرسلا و به جاى عبارت مذكوره و على الخمرة سنة ذكر كرده است و خمره سجاده صغيرى بوده است كه از حصير مىبافتهاند از جهت موضع سجده و با خود مىداشتهاند مثل مهر الحال چون هنوز حضرت سيّد الشهداء كربلا را مشرف نگردانيده بودند و بنا بر اين عبارت احتمال معنى ثانى دارد چون در احاديث صحيحه وارد شده است كه حضرت سيّد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمودند كه
جعلت لي الارض مسجدا و طهورا
يعنى حق سبحانه و تعالى زمين را از براى من چنين مقرر ساخت كه بر او سجده كنم اگر چه محتمل است كه مراد اين باشد كه از جهت من موسع شد كه هر جائى از زمين كه خواهد نماز كنم نه مثل يهود و نصارى كه نماز ايشان در غير بيع و كنايس ايشان صحيح نيست و ليكن تعميم انسب است و احتمال ديگر هست كه حق سبحانه و تعالى واجب گردانيد كه سر بر زمين گذارند بر هر چه باشد حضرت (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مقرر ساختند كه بر زمين و سجاده پاك باشد يا سنت است كه پاكيزه باشد و اول اظهر است از اين دو معنى و اللَّه تعالى يعلم.