از آيات ذكر شده بهروشنى بهدست مىآيد كه عذاب قوم ثمود بهوسيله صاعقه بوده است، اما در شرح و توضيح آيات مفسرين مطالبى را بيان كردهاند كه بهقدر حاجت بهذكر آن مىپردازيم اما در مورد آيه اول گفتهاند در جمله صاعقةالعذاب الهون اضافه شدن، صاعقه بهعذاب و توصيف عذاب به«هون» بهجهت مبالغه است و مراد از «صاعقه» صيحه جبرائيل است كه بهيك لحظه همه بهوسيله آن هلاك شدند و علت اين عذاب، تكذيب صالحع و كشتن ناقه بود145
و در جاى ديگر گفتهاند اضافه شدن صاعقه بهعذاب، بهطريق مبالغه است، زيراكه صاعقه نفس عذاب نيست، بلكه مستلزم عذاب است و آن صاعقه، صيحه جبرائيل بود كه در طرفةالعينى همه بهآن هلاك گرديدند، بهسبب آنچه كرده بودند، از تكذيب صالحع و عقر ناقه146
و نيز گفتهاند صاعقه، عرفاً بهآتشى گفته مىشود كه از آسمان فرود مىآيد و همه چيز را مىسوزاند147
و نيز گفتهاند صاعقه، صداى بسيار شديدى است كه در فضا بپيچد و بهدنبالش يا آتش باشد، يا مرگ، و يا عذابى بنابراين صاعقه يك چيز است و اين معانى از آثار صاعقه است148 درنتيجه معنا و مفهوم صاعقه هرچه باشد و كميت و كيفيت آن هرطورى كه باشد، اين مسئله براساس آيات مذكور ثابت مىشود كه خداوند قوم ثمود را با «صاعقه» عذاب نموده است
فاخذتهم الرجفة فاصبحوا فى دارهم جاثمين149
ترجمه سرانجام زمينلرزه آنها را فراگرفت؛ و صبحگاهان، تنها جسم بىجانشان در خانههاشان باقى مانده بود
از جمله اصطلاحات ديگرى كه بهعنوان وسيله عذاب قوم ثمود از آن نام برده شده اصطلاح «رجفة» است، «رجف» در لغت بهمعناى جنبانيد و جنبيد،150 آمده است و در ترجمههاى قرآن نيز بهمعناى، لرزيدن زمين آمده است
در تفسير جمله «فاخذتهم الرجفة» گفتهاند يعنى صيحهاى آنها را فروگرفت، برخى گويند، رجفه بهمعناى صاعقه است، و نيز گفتهاند بهمعناى زلزله است، و برخى گفتهاند، صيحهاى كه زمين را بهلرزه درآورد اما اصل رجفه، حركت وحشتناك است151 و بعضى گفتهاند پس فراگرفت ايشان را بهسبب كشتن ناقه، زلزله بعد از شنيدن صيحه عظيم152 و نيز گفته شده، رجفه زلزله يا صيحهاى است كه متضمن زلزله است153 و نيز گفتهاند، رجفه بهمعناى لرزيدن و اضطراب شديد است مانند، زلزله در زمين و تلاطم در دريا و «جثوم» در انسان و پرندگان است، در آيه مورد بحث عذابى را كه قوم صالح با آن بههلاكت رسيدهاند «رجفة» خوانده و در آيه 67 سوره هود، آن را صيحه و در آيات ديگرى آن را صاعقه خواندهاند، اين بدان علت است كه نوعاً صاعقههاى آسمانى بدون صيحه و صداى هولناك و نيز بدون رجفه و زلزله نيست، چون معمولاً اينگونه صاعقهها باعث اهتزاز جو مىشود، و اهتزاز جوى نيز وقتى بهزمين مىرسد باعث لرزيدن زمين شده، ايجاد زلزله مىكند، و ممكن است گفته شود وجه تسميه «صاعقه» به«رجفه» اين است كه صاعقه باعث تكان خوردن دلها و لرزيدن اندام آدمى است154
بعد از ذكر آياتى كه وسيله عذاب قوم ثمود را نقل نمودند، آياتى را متذكر مىشويم كه بهكميت و كيفيت عذاب اين قوم اشاره مىكنند
فاصبحوا فى ديارهم جاثمين كان لم يغنوا فيها الا انّ ثمودا كفروا ربهم الا بعداً لثمود155
ترجمه و در خانههايشان بهروى افتادند و مردند؛ آنچنان كه گويى هرگز ساكن آن ديار نبودند! بدانيد قوم ثمود، پروردگارشان را انكار كردند دور باد قوم ثمود از رحمت پروردگار
جاثمين جثوم بهمعناى سقوط برروى، نشستن بهزانو، و جاثم ساقط شونده و جاثمين، ساقط شوندگان كشته شدگان است قوم صالح با صاعقه از بين رفتند، آنقدر صاعقه برآنها باريد كه كسى از آنها زنده نماند و جاثمين، حاكى است از برقزده و خشك و ساقط شدهاند156
رهجو از كلمه «فاصبحوا» چه نكتهاى استفاده مىشود؟
رهنما استفاده مىشود كه عذاب هنگام بامداد آنها را فراگرفته، اگرچه بعضى گفتهاند صيحه آسمانى شبانه آمد و چون صبح شد بهآن حال افتاده بودند157
و نيز گفتهاند مراد از تعبير بهاصبحوا، اين نيست كه صبح چنين شدند، با اينكه صيحه در شب واقع شده، بلكه مراد از «اصبحوا» اين است كه در صبح چنين بودند و بهمجرد صيحه چنين شدند158
رهجو جمله «كأن لم يغنوا فيها» بهچه معناى است؟
رهنما بدين معنا است كه، قوم ثمود، آن قبايل انبوه كه خانه و ديار آنان سرزمينى را اشغال نموده و طنين مبارزه آنان با صالحع و تكذيب آنان فضاى آن محيط را فراگرفته بود، ناگهان براى هميشه در سكوت فرورفت، گويا در آن سرزمين هرگز بشرى سكونت نداشته است159
فما اغنى ما كانوا يكسبون160
ترجمه و آنچه را بهدست آورده بودند، آنها را از عذاب الهى نجات نداد