12- و براى او مالى روزافزون قرار دادم
13- و پسرانى حاضر و ناظر
14- و به او [چه بسيار] ميدان [و امكان] دادم
15- باز طمع دارد كه افزونتر كنم
16- حاشا، كه او به آيات ما ستيزهجوست
17- زودا كه مشقتى سنگين بر او تحميل كنم
18- چرا كه او انديشيد و سگاليد
19- پس مرگ بر او باد چگونه سگاليد
20- باز مرگ بر او باد چگونه سگاليد
21- سپس بازنگريست
22- و آنگاه روى درهم كشيد و ترشرويى كرد
23- سپس روى برتافت و گردن كشيد
24- و گفت اين جز جادويى فرا گرفته [از ديگران] نيست
25- اين جز گفتار آدمى نيست
26- زودا كه به دوزخش در آوريم
27- و تو چه دانى كه دوزخ چيست
28- نه باقى مىگذارد، نه رها مىكند
29- گرداننده رنگ پوستهاست [با سوختن]
30- بر آن نوزده [نگهبان] است
31- و ما نگهبانان آتش دوزخ را جز از فرشتگان نگماشتهايم، و شماره آنان را جز آزمونى براى كافران نگرداندهايم، تا سرانجام اهل كتاب يقينى افزونتر يابند، و اهل ايمان، بر ايمان خود بيفزايند، و اهل كتاب و مؤمنان [/مسلمانان] شك و شبهه نورزند، و تا سرانجام بيماردلان و كافران بگويند، خداوند از اين توصيف چه مىخواهد؟ بدينسان خداوند هر كس را بخواهد بيراه مىگذارد، و هر كس را بخواهد به راه مىآورد، و سپاهيان پروردگارت را كسى جز خود او نمىشناسد، و اين جز پندآموزى براى بشر نيست
32- چنين نيست [كه گويند]، سوگند به ماه
33- و شب چون بگذرد
34- [و] سوگند به صبح چون روشن شود
35- آن يكى از سترگهاست
36- هشداردهنده بشر است
37- براى هر كس از شما كه خواهد [در راه حق و ايمان] پيشتر آيد، يا بازپس ماند
38- هر كس در گرو كردار خويش است
39- مگر اصحاب يمين
40- كه در بوستانهايى [هستند و] همپرسى مىكنند
41- از گناهكاران
42- كه چه چيزى شما را به راه دوزخ كشاند؟
43- گويند از نمازگزاران نبوديم
44- و بينوايان را هم اطعام نمىكرديم
45- و با ژاژخايان ژاژخايى مىكرديم
46- و روز جزا را دروغ مىانگاشتيم
47- تا آنكه مرگ به سراغمان آمد
48- حال شفاعت شفيعان سودشان ندهد
49- ايشان را چه مىشود كه از اندرز رويگردانند
50- گويى درازگوشانى رمانند
51- كه از شير مىگريزند
52- بلكه هر يك از ايشان مىخواهد كه به او نامههايى سرگشاده دهند