شناخت از دیدگاه فطرت

م‍ح‍م‍د ح‍س‍ی‍ن‌ ب‍ه‍ش‍ت‍ی؛ گردآورنده: بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی

نسخه متنی -صفحه : 58/ 47
نمايش فراداده

معناي روش تجربي و اصول آن

معناي ديالكتيك و واژه هاي تز و آنتي تز و سنتز و معادلهاي فارسي آنها روشن شد اينك به سراغ بحث اصلي خود برويم بحث اصلي ما اين است كه بحث ما يعني كاوش ما و مباحثه ما يعني كاوش مشترك ما بايد از روشهاي صحيح پيروي كند در اين كاوش ، در اين كاوش مشترك ،‌ در اين تحقيق در اين حق خواهي و حق جويي ، بايد از روشهاي صحيح پيروي كنيم اما اين روش صحيح چيست ؟‌ اينجاست كه مكتبها با هم خيلي اختلاف نظر دارند تجربيون ميگويند روش صحيح اين است كه ما همواره از تجربه استفاده كنيم معني كامل روش تجربي اين است 1 ـ مشاهده ؛ يعني ما با به كار انداختن حواسمان واقعيتها را ببينيم 2 ـ آنچه از راه حواس مي بينيم و مي يابيم مورد تجزيه و تحليل و تركيب و جمع بندي قرار بدهيم و از اين مشاهدات چيز تازه اي به دست بياوريم و استنتاج كنيم استنتاج از مشاهده و تفسير مشاهدات 3 ـ براي اين كه بدانيم تفسير ،‌ استنتاج و جمع بندي ما درست بوده يا نه ،‌ يك بار ديگر نتيجه اي را كه گرفته ايم بر عالم خارج عالم عين منطبق كنيم و تطبيق بدهيم ‍ تطبيق مجدد نتيجه ها بر عالم عين يعني اين نتيجه را در مورد ديگر عمل كنيم و ببينيم آيا جواب مثبت مي دهد يا جواب مثبت نمي دهد به اين كار تجربه مي گوييم ما معمولاً اين كار آخر را تجربه مي ناميم و به كل اين كار مي گوييم روش تجربي

پس روش تجربي سه كار اصلي دارد ‌ اول مشاهده دقيق ؛ دوم تفسير آن مشاهده و استنتاج از آن ؛ سوم تطبيق آن تفسير و آن نتيجه گرفته شده بر عالم خارج در موارد تازه در صورت اخير اگر جواب تطبيق مثبت بود استنتاج ما تأييد مي شود و اگر جواب منفي بود مي فهميم كه استنتاج ما درست نبوده ،‌ يا حتي شايد مشاهده اوليه مان خطا بوده است