تساهل و تسامح در اندیشه امام خمینی (ره)

محمدحسن روزبه

نسخه متنی -صفحه : 12/ 9
نمايش فراداده

گفتار سوم: تساهل سياسي

تساهل سياسي به منش و روش دولت و گروههاي سياسي در حوزه سياست باز مي‏گردد و بيانگر آن است كه افراد و گروهها به نظرات يكديگر احترام بگذارند و اجازه بروز و ظهور انديشه‏هاي متفاوت وجود داشته باشد. بنابراين تساهل سياسي به بينش و گرايش و منش حكومت و حكومتگران بستگي تام دارد.

بينش امام نسبت به سياست مبتني بر جهان بيني و انسان‏شناسي و نوع نگاهي است كه امام به جامعه دارد در نظر امام سياست بمعني اداره انسان در همه ابعاد وجودي اوست. در نگاه امام انسان و جامعه تك بعدي نيست و منحصر در ماديات نمي‏شود بلكه داراي ابعاد بسيار والا و متعالي است كه انبيا عهده‏دار هدايت انسان و جامعه به سوي آن بوده‏اند، امري كه حكومتهاي دنيايي از عهده آن بر نمي‏آيند. از عمده ويژگيهاي حاكميت در نظام امام بعد الهي و مردمي آن است با اين بيان كه با توجه به ماهيت از اويي و بسوي اويي انسان، فقط خداست كه استحقاق اطاعت و فرمانبرداري دارد و هيچ كس و هيچ قانوني بدون تصويب خداوند مشروعيت ندارد. از جانب ديگر انسان ذاتاً مختار است و براين اساس دين را اختيار مي‏كند و برپايه تعاليم اسلام فقيه جامع الشرايط عهده دار ولايت مردم در جامعه مي‏گردد. بنابراين ولايت از آنِ فقيه جامع الشرايط است و اما تولي منوط به پذيرش مردم است. بنابراين نظام اسلامي ترسيم شده از سوي اما دوپايه‏اي است. هم در تاسيس و هم در ادامه و استمرار نظام. يعني پس از تولّي مردم نسبت به نظام اسلامي هم حاكم و حكومت و هم مردم در چارچوب تعاليم اسام به ايفاي نقش مي‏پردازند. هم ولي و هم مردم در سير الي اللّه در حركتند تا ولي واجد شرايط نباشد و تا مردم تولي نكنند حكومت اسلامي شكل نخواهد گرفت. پس از شكل‏گيري حكومت اسلامي تساهل در دو حوزه قابل بررسي است:

1. حوزه خصوصي. از اينكه گفته مي‏شود اسلام پوشش دهنده همه زواياي زندگي فردي و اجتماعي انسان است و اينكه حكومت وظيفه هدايت مردم به سوي فلاح و صلاح را دارد، ممكن است اين برداشت شود كه حكومت در كليت و همه زندگي مردم دخالت مي‏كند اما اين گماني نادرست است زيرا در نظر امام حوزه خصوصي زندگي مردم كه از نظر مادي شامل محل سكونت و محل كار شخصي و از نظر معنوي شامل افعال مربوط به خود فرد مي‏باشد، كاملاً آزاد است و مردم در اين حوزه هركاري مي‏توانند انجام دهند و هرگونه عملي را مرتكب شوند و هيچ كس حتي حكومت حق سركشي و تجسس هم ندارد چه رسد به دخالت. تساهل كاملي در اين حوزه برقرار است و تنها وظيفه، وظيفه امر به معروف و نهي از منكر است با حدود و شرايط مخصوص به خودش آن هم در صورتي كه خلافي بطور اتفاقي و بدون تجسس فاش گردد. البته اگر جرمي عمومي همچو ارتشأ در خفأ صورت گيرد و در محل خصوصي افراد كساني كه مطلع مي‏شوند حق دارند به مراجع ذي صلاح گزارش دهند يا اينكه عملي برخلاف امنيت عمومي همچون استراق سمع، جاسوسي و غيره صورت گيرد.

2. حوزه عمومي. در اين حوزه هم دولت فعال مايشأ نيست. در اينجا هم حقوق و آزاديهايي براي مردم به رسميت شناخته شده است كه گستره فعاليت مردم را فراخ مي‏كند از جمله: حق انتخاب شدن و انتخاب كردن افراد ذي صلاح براي تصدي امور عامه

آزادي احزاب و تشكلها

آزادي قلم و بيان و انتقاد

به تعبير حضرت امام:

"اما در جمهوري اسلامي جز در موارد نادر كه اسلام و حيثيت نظام در خطر باشد آن هم با تشخيص موضوع از طرف كارشناسان دانا، هيچ كس نمي‏تواند راي خود را به ديگري تحميل كند و خدا آن روز را نياورد."5