دربارؤ شكست ذلّتبار لندن در تحريم تنباكو همينقدر بس كه ادوارد برون مينويسد:
"لغو اين امتياز لطمؤ بزرگي به حيثيت دولت انگليس وارد آورد."3
انگليس پس از لغو خردكنندؤ امتياز تنباكو تصميم گرفت كه عامل اين شكست را كه روحانيت شيعه بود، بتدريج تضعيف و سپس از دور خارج كند. بر دار شدن شيخ فضل اللّه يكي از صحنههاي سناريوي شوم انگليس در تسلط مطلق بر كشور با تضعيف روحانيت است.
در اينجا به زندگي اين عالم وارسته اشارهاي ميكنيم. سپس بر دار شدن وي را به تصوير ميكشيم.
شيخ فضلاللّه بدون ترديد به لحاظ علمي سرآمد عالمان زمان خود بود. هيچكس در تهران و ديگر شهرهاي ايران به مقام علمي وي نميرسيد. در اينجا اظهارنظر بعضي از افراد معروف زمان وي را در مورد مقام علمي شيخ ميآوريم:
شيخ فضلاللّه از لحاظ علم و آراستگي به كمال معروف و فقيه جامع و كامل مجتهد سرشناس و عالمي متبحّر از لحاظ اجتهاد برتر از ديگران بود.4
اينكه مقام علمياش بالاتر از سيدين مسندنشين (آيتاللّه بهبهاني و آيتاللّه سيد محمد طباطبايي) است. مسايل شرعي غالباً به او رجوع ميشد.5
در پايتخت مرجع امورات شرعي و تقريباً شخص اول ايران بود.6
كسروي هم كه از سرسختترين مخالفين شيخ است معتقد است كه شيخ فضلاللّه مجتهد اعلم و باشكوه تهران شمرده ميشد.7
در پايتخت، شيخ بالاترين مقام روحانيت را حائز بود. گفته ميشود از حيث معلومات و تبحر در معلومات دين از همگنانش برتري داشته و بسيار فهيم و باهوش بوده و در قدرت استدلال در ميان طبقؤ خود نظير نداشته است. هر روز در مساجد و درس و خانهاش هزاران نفر اجتماع ميكردند.8
در بحبوحه انقلاب آنچه امكان داشت به اين پيرمرد به دروغ، افترأ و تهمت زدند. اما هيچكس منكر مقام علمي او نشد. شيخ فضلاللّه مقام اجتهاد داشت و اين مقام بر همهكس مسلم بود. به طوريكه حتي سرسختترين دشمنان او نيز نتوانستند عظمت علمي او را انكار كنند.9