شيخ فضل‏اللّه نوري - شیخ فضل ‏الله نوری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیخ فضل ‏الله نوری - نسخه متنی

علی محمد بشارتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شيخ فضل‏اللّه نوري

علي محمد بشارتي

"ببينيد چه جمعيت‏هايي هستند كه روحانيين را مي‏خواهند كنار بگذارند. همانطوري كه در صدر مشروطه با روحاني اين كار را كردند و اينها زدند و كشتند و ترور كردند، همان نقشه است. آنوقت ترور كردند سيد عبداللّه بهبهاني را، كشتند مرحوم نوري را و مسير ملت را از آن راهي كه بود برگرداندند به يك مسير ديگر و همان نقشه الان هست كه مطهري را مي‏كشند. فردا هم شايد من و پس فردا هم يكي ديگر را...."1

يكي از شخصيت‏هاي برجستؤ تاريخي كه سهم زيادي در بيداري دين‏باوري و دين‏محوري كشور در يكصد سال اخير داشته است، شهيد شيخ فضل‏اللّه نوري است. اين مجتهد وارسته و شجاع و خداجو و دين‏محور سهم بايسته‏اي در حركت عمومي مردم در جريان مشروطيت داشت. مرحوم شيخ فضل‏اللّه به همراه دو ياور انقلاب مشروطه، مرحوم آيت‏اللّه سيّد عبداللّه بهبهاني و مرحوم آيت‏اللّه سيّد محمد طباطبايي مردم را در جهت پايان دادن به حكومت خودكامؤ شاهان مستبد قاجار و درباريان فاسد، به حركت درآورد. او پس از چند تحصن در صحن حضرت عبدالعظيم و صحن حضرت معصومه (سلام‏اللّه عليها) نخست مردم را از تفكرات خود در تشكيل حكومت ديني آشنا كرد سپس با حركت‏هاي برنامه‏ريزي شده و دقيق خود به لزوم ايجاد حكومتي بر مبناي اسلام ناب فراخواند.

"... در مشروطه ديدند كه يك ملاّ در نجف و چند معمم در تهران اساس استبداد و حكومت خودكامه‏اي كه در آنوقت بود آن را به هم زدند و مشروطه را مستقر كردند و در اين مسايل آنهايي كه مخالف بودند از پا ننشستند. آنها هم فعاليت خودشان را مي‏كردند كه حالا بخواهيم همه را بگوييم طولاني است. لكن راجع به همين مشروطه و اينكه مرحوم شيخ فضل‏اللّه (رحمة‏اللّه) ايستاد كه مشروطه بايد مشروعه باشد. بايد قوانين موافق اسلام باشد. در همان وقت كه ايشان اين امر را فرمود و متمم قانون اساسي هم از كوشش ايشان بود، مخالفين، خارجي‏ها كه يك همچو قدرتي را در روحانيت ديدند كاري كردند در ايران كه شيخ فضل‏اللّه مجاهد مجتهد داراي مقامات عاليه را يك دادگاه درست كردند و يك نفر منحرف، روحاني‏نما، او را محاكمه كرد و در ميدان توپخانه، شيخ فضل‏اللّه را در حضور جمعيت به دار كشيدند."2

شيخ فضل‏اللّه عالمي فرهيخته، آگاه، با تعصب، با نفوذ و دشمن‏ستيز بود. او در برخورد با قدرت‏هاي استكباري اصلاً اهل مماشات نبود. به‏هيچ‏وجه حاضر نبود آنها را به عنوان حتي يك واقعيت بپذيرد. او به ميزاني كه دشمن‏ستيز بود، داراي دشمنان بسيار از قدرتهاي خارجي و عوامل داخلي آنها بود. شيخ كه به خوبي راه را يافته بود و هدف خود را بي‏محابا تعقيب مي‏كرد مورد بغض و كينؤ زورمداران و خائنان به وطن قرار داشت. همانهايي كه اصلاً نمي‏خواستند براي روحانيت هيچگونه نقش و سهمي قايل شوند. آنهايي كه قدرت فوق‏العادؤ روحانيت را در به زانو درآوردن قدرت لندن در جريان تحريم تنباكو در سال 1270 هجري شمسي ديده بودند و شكست ذلّت‏بار انگليس را مشاهده كردند، درصدد ضربه زدن به روحانيت برآمدند.

/ 15