جنازه شيخ فضلاللّه را به داخل حياط نظميه بردند. جمعيت زيادي در آنجا جمع شده بودند. جنازؤ شيخ فضلاللّه را بر روي نيمكتي قرار دادند. انگار هنوز ماموريت سران مشروطهخواه!! در رابطه با شيخ پايان نيافته بود....جمعيت زيادي دور جنازه جمع شده بودند. اسائه ادب به جنازؤ شيخ فرا رسيده بود.عدهاي با قنداق تفنگ و آنهايي كه تفنگ نداشتند با مشت و لگد بر جنازه شيخ يورش بردند. آنهايي كه در صفوف عقب بودند با سنگ بر جنازه شيخ ميزدند... جمعي كه دورتر بودند به شكلي ديگر.كار اين گروه كه تمام شد. نوبت به نفرات بعد رسيد.گروهي تف بر جنازه ميانداختند... در اين ميان يكي از سران مجاهدين مشروطهخواه پيش آمد. همه به احترام او، راه باز كردند. اين بيحيا به نزديك جنازه مطهر شيخ كه رسيد دكمههاي شلوارش را باز كرد و در برابر چشمان حاضرين به سر و صورت آقا... كرد.كاردار عثماني هم عصازنان جلو آمد. اين موقعي بود كه سران مشروطه از توهين و اسائه ادب به شيخ خسته شده بودند. خونابه از سر و دهان و بيني و حتي چشم شيخ بيرون آمده بود...كاردار عثماني هم جلو آمد. او نيز به تركي فحشهاي زيادي نثار شيخ فضلاللّه كرد.24
چرا با شيخ فضلاللّه اينگونه رفتار كردند؟
در طول تاريخ رجال و شخصيتهاي مذهبي و سياسي زيادي به اتهامهاي واهي محكوم به مرگ شدهاند. شخصيتهاي برجستهاي كه هركدام در زمان خود منشأ خدمات زيادي بودند. ولي با هيچكدام از آنها آنگونه رفتار نشده است كه با شيخ فضلاللّه رفتار كردهاند. شيخ فضلاللّه از اينجهت نيز ممتاز و منحصر به فرد است.