شیخ فضل ‏الله نوری

علی محمد بشارتی

نسخه متنی -صفحه : 15/ 4
نمايش فراداده

شيخ فضل‏اللّه اولاً مردي بود كه احتياجي به گرفتن مال از ديگران نداشت. به نسبت آنكه در مازندران علاقؤ ملكي و درآمد منظم داشت. ثانياً خوب درس خوانده بود و تا زماني هم كه زن و فرزند داشت در عتبات درس مي‏خواند و خيلي خوب مراتب اجتهاد را گذرانده بود. ثالثاً باهوش و حضور ذهن بود و اغلب در موقع ترسيم مُهرش به اوراق قبل از آنكه به ثبت‏هاي خود رجوع كند از خاطره‏اش كمك مي‏گرفت و حاصل خاطره‏اش در اين امور به آنچه ثبت شده بود مطابقت داشت. رابعاً به سبب آنكه كمي متعيّن زندگي مي‏كرد، و باسواد و مجتهد جامع‏الشرايط شناخته شده بود، تمام رجال و اولياي امور و پادشاهان و اقران و آشنايانش به او به نظر اعزاز و احترام نگاه مي‏كردند. اين اوصاف او را فردي ممتاز و لازم‏الاحترام نموده بود. اين صنعت را هم بايد اضافه نمايم كه بسيار در ابراز عقايدش شجاع و بي‏باك بود. مطلقاً از اين لحاظ برخلاف روحانيان معاصرش محافظه‏كار نبود و ملاحظه قدرت روز را نمي‏نمود.10

بهرحال از طلاب علوم ديني از مجلس درس وي سود مي‏بردند و گويا در آن تاريخ از همگنانش، حوزه درس شايسته‏تري دارا بودند و شخصيت‏هايي همچون شيخ عبدالكريم حائري يزدي (موسس حوزه علميه قم) از او بهره برده‏اند.11

اتهامات شيخ فضل‏اللّه نوري!

همانگونه كه گفتيم، شيخ فضل‏اللّه عالمي وارسته و عامل بود. او آگاه به مسايل زمان خود بود. شرايط جهاني را مي‏شناخت. او به خوبي مي‏دانست كه به رغم تضاد آشكاري كه دو قدرت مسلط زمان يعني روس و انگليس با هم داشتند در تضعيف اسلام و مسلمين اتفاق‏نظر كامل بين آنها بود. اين دو قدرت اگرچه در دو سمت و سو حركت مي‏كردند اما در گسترش نفوذ خود در كشورهاي اسلامي به منظور نابودي اسلام و مسلمين كاملاً متفق و متحد بودند.

شيخ فضل‏اللّه به خوبي اين مسايل را مي‏شناخت و تنها راه چاره را در اتحاد مسلمين در جهت عمل به دستورات اسلام مي‏ديد. او ابداً با انگليس و روس سر آشتي نداشت. وي هرگز با آنها مماشات نمي‏كرد. شيخ آشكارا مي‏گفت:

اسلام دين شورا و مساوات است. چه افتاده است كه با وجود آيه كريمؤ "وَ اَمْرُهُمْ شُوري بَينَهُمْ"12

انگلستان بايد براي ما شورا درست كند.13