توضیح المسائل

محمد فاضل لنکرانی

نسخه متنی -صفحه : 188/ 131
نمايش فراداده

اگر قبول كند وخدمت، منافات با انجام مناسك حج نداشته باشد حج واجب مى شود.

مسأله 2104 - اگر مقدارى مال به كسى بدهند وحج بر او واجب شود، چنانچه حج نمايد، هر چند بعدا مالى از خود پيدا كند، ديگر حج بر او واجب نيست.

مسأله 2105 - اگر براى تجارت يا كار ديگرى به جده برود وآنجا مالى بدست آورد كه اگر بخواهد از آنجا به مكه رود مستطيع باشد وساير شرايط را دارا باشد بايد حج كند ودر صورتى كه حج نمايد، اگر چه بعدا مالى پيدا كند كه بتواند از وطن خود به مكه رود، ديگر حج بر او واجب نيست.

مسأله 2106 - اگر انسان اجير شود كه مباشرة از طرف كسى ديگر حج كند، چنانچه خودش نتواند برود وبخواهد ديگرى را از طرف خودش بفرستد، بايد از كسى كه او را اجير كرده اجازه بگيرد.

مسأله 2107 - اگر كسى مستطيع شود ومكه نرود وفقير شودو استطاعتش از [ 391 ] دست برود بايد به هر طريق كه مى تواند حج را بجا آورد، ولو با قرض گرفتن يا اجير شدن باشد واگر رفتن به حج مستلزم مشقت وحرج باشد بناز بنابر احتياط واجب بايد به حج برود.

مسأله 2108 - اگر در سال اولى كه مستطيع شده بدون سستى وتأخير به مكه رود ودر وقت معينى كه دستور داده‌اند به عرفات ومشعر الحرام نرسد چنانچه در سالهاى بعد مستطيع نشود حج بر او واجب نيست ولى چنانچه از سالهاى پيش مستطيع بوده ونرفته به هر طريق كه مى تواند بايد حج بجا آورد.

مسأله 2109 - اگر در سال اولى كه مستطيع شده حج نكند وبعد بواسطه پيرى يا مرض وناتوانى نتواند حج نمايد ونا اميد باشد از اين كه بعدا خودش حج كند، بايد ديگرى را از طرف خود بفرستد تا برايش حج انجام دهد بلكه اگر در سال اولى كه به قدر رفتن حج مال پيدا كرده، بواسطه پيرى يا مرض يا ناتوانى نتواند حج كند احتياط مستحب آن است كه كسى را از طرف خود بفرستد كه حج نمايد.

مسأله 2110 - كسى كه از طرف ديگرى براى حج اجير شده، بايد طواف نساء را از طرف او بجا آورد واگر بجا نياورد، زن بر آن اجير حرام مى شود.

مسأله 2111 - اگر طواف نساء را درست بجا نياورده يا فراموش كند، چنانچه بعد از چند روز يادش بيايد واز بين راه برگردد وبجا آورد، صحيح است.

احكام خريد وفروش چيزهايى كه در خريد وفروش مستحب است

مسأله 2112 - ياد گرفتن احكام معاملات به‌قدرى كه مورد احتياج است لازم است، ومستحب است فروشنده بين مشترى ها در قيمت جنس فرق نگذارد ودر قيمت جنس سخت گيرى نكند، وكسى كه با او معامله كرده اگر پشيمان شود واز [ 392 ] او تقاضا كند كه معامله را به هم بزند بپذيرد.

مسأله 2113 - اگر انسان نداند معامله‌اى كه كرده صحيح است يا باطل، نمى تواند در مالى كه گرفته تصرف نمايد ولى چنانچه در موقع معامله، احكام آن را مى دانسته وبعد از معامله شك كند، تصرف او اشكال ندارد ومعامله صحيح است.

مسأله 2114 - كسى كه مال ندارد ومخارجى بر او واجب است مثل خرج زن ووبچه، بايد كسب كند وبراى كارهاى مستحب مانند وسعت دادن به عيالات و دستگيرى ازو فقرا كسب كردن مستحب است.

معاملات مكروه

مسأله 2115 - عمده معاملات مكروه از اين قرار است:

اول: بنده فروشى .

دوم: قصابى .

سوم: كفن فروشى .

چهارم: معامله با مردمان پست.

پنجم: معامله بين اذان صبح واول آفتاب.

ششم: آن كه كار خود را خريد وفروش گندم وجو ومانند اينها قرار دهد.

هفتم: آن كه براى خريدن جنسى كه ديگرى مى خواهد بخرد داخل معامله او شود.

معاملات حرام

مسأله 2116 - در چند مورد معامله باطل است:

اول: خريد وفروش عين نجس مانند مشروبات مسكر وسگ غير شكارى وخوك.

ولى خريد وفروش عين نجسى كه بتوان از آن استفاده حلال نمود جايز است.

مثلا غائط را كه كود نمايند، خريد وفروش آن جايز است.

همچنين خريد وفروش خون كه در زمان ما براى نجات مجروحين وبيماران مورد استفاده قرار مى گيرد جايز است.

دوم: خريد وفروش مال غصبى مگر آن كه صاحبش معامله را اجازه كند.

سوم: خريد وفروش چيزهايى كه ماليت ندارد مثل خريد وفروش حيوانات درنده. [ 393 ] چهارم: معامله چيزى كه منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار وموسيقى .

پنجم: معامله‌اى كه در آن ربا باشد.

وحرام است غش در معامله يعنى فروختن جنسى كه با چيز ديگر مخلوط است، در صورتى كه آن چيز معلوم نباشد وفروشنده هم به خريدار نگويد، مثل فروختن روغنى كه آن را با پيه مخلوط كرده است و اين عمل را غش مى گويند، از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم منقول است كه فرمود: از ما نيست كسى كه در معامله با مسلمانان غش كند يا به آنان ضرر بزند يا تقلب وحيله نمايد وهر كه با برادر مسلمانان خود غش كند، خداوند بركت روزى او را مى برد وراه معاش او را مى بندد واو را به خودش واگذار مى كند.

مسأله 2117 - فروختن چيز پاكى كه‌نجس