زخم ممكن است وضرر هم ندارد، بايد آب را به روى زخم برساند، به طورى كه شسته شود، واگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن آن ورساندن آب بر روى زخم به طورى كه شسته شود ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد وموقع وضو آب را به زخم برساند به طورى كه گذشت، ودر صورتى كه آب براى زخم ضرر دارد، يا آن كه رساندن آب به روى زخم ممكن نيست، يا زخم نجس است ونمى شود آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را بشويد واگر جبيره پاك است روى آن را مسح كند، واگر جبيره نجس است يا نمى شود روى آن را دست تر كشيد، مثلا دوايى است كه به دست مى چسبد، [ 69 ] پارچه پاكى را به طورى كه جزو جبيره حساب شود، روى آن بگذارد ودست تر روى آن بكشد، به طورى كه شسته ومسح شود بنابر احوط، واگر اين هم ممكن نيست احتياط واجب آن است كه وضو بگيرد با شستن يا مسح كردن اطراف زخم، وتيمم هم بنمايد.
(334) اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكى از دست ها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوى جبيره اى بگيرد وبنا بر احتياط واجب تيمم هم بنمايد.
(335) اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد بنا بر اظهر بايد تيمم بنمايد. ولى اگر تيمم هم جبيره اى است احتياط در جمع بين وضو وتيمم است.
(336) كسى كه در كف دست وانگشت ها جبيره دارد ودر موقع وضو دست تر روى آن كشيده است، مى تواند سر وپا را با همان رطوبت مسح كند.
(337) اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى كه باز است روى پا را وجايى كه جبيره است روى جبيره را مسح كند.
(338) اگر در صورت يا دست ها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد واگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند ودر جاهايى كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.
(339) اگر جبيره بيشتر از معمول، اطراف زخم را گرفته وبرداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند وبنا بر احتياط واجب تيمم هم بنمايد، واگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دستهاست اطراف آن را بشويد واگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح كند وبراى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.
(340) اگر در جاى وضو زخم وجراحت وشكستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد، بايد تيمم كند واحتياط واجب آن است كه وضوى جبيره اى هم بگيرد اگر ضرر در تمام اعضا نيست بلكه در يك عضو است. وحكم وضوى جبيره اى از آنچه كه گذشت معلوم مى شود.
(341) اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده است ونمى تواند آن را آب بكشد [ 70 ] يا آب براى آن ضرر دارد، بايد به دستور جبيره عمل كرده واحتياطا تيمم نمايد.
(342) اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدرى مشقت دارد كه نمى شود تحمل كرد، بايد بنا بر اظهر به دستور جبيره عمل كند. واحتياط در جمع بين تيمم ووضوى جبيره اى است.
(343) غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است، ولى بايد بنا بر احوط آن را ترتيبى بجا آورند.
(344) كسى كه وظيفه او تيمم است اگر در بعضى از جاهاى تيمم او زخم يا دمل يا شكستگى باشد، بايد به دستور وضوى جبيره اى تيمم جبيره اى نمايد.
(345) كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيره اى نماز بخواند، چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او بر طرف نمى شود، مى تواند در اول وقت نماز بخواند واگر بعد از نماز عذر زائل شد اعادهنماز لازم نيست، بلكه با همان وضوى جبيره اى مى تواند كارهاى ديگرى هم كه وضو لازم دارد انجام دهد. ولى اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او بر طرف مى شود، احتياط واجب آن است كه صبر كند واگر عذر او بر طرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اى بجا آورد.
(346) اگر انسان براى مرضى كه در چشم او است موى چشم خود را بچسباند، به طورى كه آب به تمام ظاهر بشره وموها نرسد، بايد وضو وغسل را جبيره اى انجام دهد واحتياطا تيمم هم بنمايد.
(347) كسى كه نمى داند وظيفه اش تيمم است يا وضوى جبيره اى ، در صورتى كه حجتى بر تعيين يكى ندارد بنا بر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.
(348) نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيره اى خوانده صحيح است وبعد از آن كه عذرش بر طرف شد، با همان وضو مى تواند نمازهاى بعد را نيز بخواند. ولى اگر براى آن كه نمى دانسته تكليفش وضوى جبيره اى است يا تيمم هر دو را انجام داده باشد، بنا بر احتياط واجب در صورت بقاى جهل، براى نمازهاى بعد وضو بگيرد. [ 71 ]
غسل هاى واجب هفت قسم مى باشد:
1 - غسل جنابت.
2 - غسل استحاضه.
3 - غسل حيض.
4 - غسل نفاس.
5 - غسل ميت.
6 - غسل مس ميت.
7 - غسلى كه