توضیح المسائل

محمد تقی بهجت

نسخه متنی -صفحه : 175/ 53
نمايش فراداده

شود باز مى تواند بنا بر اظهر نماز بخواند، و همچنين است اگر در ملكى كه ديگرى در آن حقى دارد نماز بخواند، مثلا اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفى برسانند، تا وقتى ثلث را جدا نكنند، نمى شود در ملك او نماز خواند.

(731) نماز خواندن در خانه پدر، مادر، فرزند، جد، جده، برادر، خواهر، [ 146 ] عمو، عمه، دايى وخاله بدون اذن آنها جايز نيست وحال آنها، با ساير مردم مساوى است.

(732) شخص معذور، مثل محبوس در مكان غصبى ويا مضطر، اگر اميد تمكن و بر طرف شدن عذر را تا آخر وقت دارد بنا بر احوط بايد نماز را تأخير بيندازد، ودر صورتى كه تمكن بيرون رفتن از آن مكان را ندارد نماز در آن جا صحيح است.

(733) اگر در جايى نماز بخواند وبعد از نماز بفهمد كه غصبى بوده يا در جايى كه غصبى بودن آن را فراموش كرده، نماز بخواند وبعد از نماز يادش بيايد، نماز او بنا بر اظهر صحيح است اگر چه خودش غصب كرده باشد. ولى اگر در بين نماز فهميد كه آن مكان غصبى است در صورت امكان بدون اين كه نماز را به هم بزند بايد بقيه نماز را در مكان مباح انجام دهد، ودر صورتى كه ممكن نباشد بايد نماز را قطع كند ودر جايى مباح، نماز را از سر بگيرد، واگر وقت تنگ است آنچه از نماز بجا آورده صحيح است وبقيه نماز را در حين خروج از آن مكان بجا مى آورد.

(734) اگر بداند جايى غصبى است ولى نداند كه در جاى غصبى نماز باطل است ودر ندانستن مسأله هم كوتاهى كرده ومقصر باشد ودر آنجانماز بخواند، نماز او باطل است، اگر قصد قربت نداشت، واگر قصد قربت در نماز داشت باز بنابر احتياط نمازش باطل است.

(735) كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است، اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمى تواند در آن ملك تصرف كند ونماز بخواند.

(736) نماز خواندن در مسافر خانه وحمام ومانند اينها كه براى واردين آماده است اشكال ندارد مگر اين كه انسان بداند يا نشانه هايى در كار باشد كه گمان كند صاحبش به نماز خواندن او راضى نيست. وجاهاى ديگر كه ملك كسى مى باشد نيز در اين مسأله مانند اين مكان هاى عمومى است كه در صورتى نماز صحيح نيست كه بداند ويا نشانه هايى در كار باشد كه گمان كند صاحبش راضى نيست.

(737) در زمين بسيار وسيعى كه از آبادى دور وچراگاه حيوانات است نماز خواندن ونشستن وخوابيدن اشكال ندارد مگر اين كه انسان بداند ويا نشانه هايى [ 147 ] در كار باشد كه گمان كند صاحبش راضى نيست بنا بر اظهر، و هم چنين در زمين هاى زراعتى هم كه نزديك ده است وديوار ندارد، اگر چه در ميان مالكين آنها صغير و ديوانه باشد، نماز وعبور وتصرفات جزئى اشكال ندارد، ولى اگر يكى از صاحبانش ناراضى باشند تصرف در آن حرام ونماز باطل است.

(738) نماز خواندن جلوتر يا مساوى قبر پيامبر (عليه السلام) وامام (صلى الله عليه وآله وسلم) در صورتى كه بى ادبى نسبت به آنها نباشد بنابر اظهر مكروه است ولى احتياط مستحب اين است كه به طور كلى از اين كار مخصوصا از جلوتر ايستادن اجتناب شود.

(739) اگر در نماز چيزى مانند ديوار بين او وقبر مطهر باشد كه مساوى يا جلوتر از قبر ايستادن بى احترامى نشود اشكال ندارد، ولى صندوق شريف وضريح وپارچه اى كه روى آن افتاده براى فاصله شدن كافى نيست.

(740) مكان نمازگزار اگر نجس است نبايد به طورى تر باشد كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد مگر اين كه طورى تر باشد كه اگر نجاست به بدن يا لباس سرايت كرد نماز را باطل نكند چنان كه خواهد آمد، ولى جايى كه پيشانى را بر آن مى گذارد اگر نجس باشد در صورتى كه خشك هم باشد نماز باطل است.

(741) نماز خواندن زن جلوتر از مرد يا مساوى و هم دوش با مرد مكروه است بنا بر اظهر، مگر اين كه بين آن دو، چيزى مانند پرده ومانند آن حائل بشود ويا اين كه بين آن دو به مقدار حد اقل يك وجب وحد اكثر ده ذراع كه حدود پنج متر مى شود فاصله باشد كه در اين صورت كراهت كم ويا برداشته مى شود. [ 148 ]

" احكام مسجد "

(742) بنا بر اظهر، در قرار دادن مكانى به عنوان مسجد، صيغه وقف لازم نيست بلكه هرعملى كه دلالت بر آن كند كافى است، اگر چه به كار بردن لفظ در ايجاب آن، وتلفظ به وقفيت به عنوان مسجديت احوط است. و هم چنين در قبول متولى يا حاكم شرع، واظهر اعتبار قصد قربت است در وقف مسجد، وكافى است كه با نيت واراده بگويد: " جعلته مسجدا لله " ومسجديت را اعلام كند، به معنايى كه در عرف مسلمين معمول است (در مقابل مسجد به معناى لغوى )، ودر قبضش كافى است يك نفر كه نمازش محكوم به صحت باشد با اذن واقف در آن جا نماز بخواند، واقرب ترتيب آثار مسجديت است بر مساجد مخالفين،