دوم: خلأ نظري در مباحث سياسي: نكته بديهي و ابتدايي در مبارزاتي كه هدف سرنگوني نظام حاكم و تغيير بنيادين وضع موجود است، وجود بديل، جايگزيني مناسب و درخور مقتضيات عصر براي حكومت فعلي است. امام(ره) در سال 3ـ1342 نهضتي را آغاز، و سرنگوني نظام پهلوي را نيز هدف اصلي اعلان كردند. اولين پرسش هر مبارزي ميتوانست اين باشد كه قرار است به كجا برويم؛ آرمان مطلوب ما چيست و چه نوع نظام سياسي مد نظر ماست؟ از آنجا كه براي عصر غيبت نه تنها نظريه سياسي ـ حكومتي مناسبي وجود نداشت، بلكه انديشههاي جدي از سوي اعاظم ديني و حوزوي7 وجود حكومت را به دست فقها نفي ميكرد. اينجاست كه طرح نظريه ولايت فقيه به عنوان بديل حكومت سلطنتي كاملاً ضروري و لازم به نظر ميرسيد.
اگر ساير رهبران انقلابي قرن بيستم (مثلاً لنين و يا مائو)8 ميتوانستند بنيادهاي انديشه سياسي را از جاها و افراد ديگر وام بگيرند، امام خميني(ره) منادي اسلام ناب محمدي نميتوانست از انديشههاي غيراسلامي، مباني سياسي ـ حكومتياش را به عاريت بگيرد و براي حفظ اصالت و زلالي ميبايست انديشه سياسياش، ريشه در مباني ديني و تفكر شيعي داشته باشد. اينجا بود كه بديل ايشان براي عصر غيبت براي مكاني چون ايران كه اكثريت غالب مردم شيعياند، نظريه ولايت مطلقه فقيه بود.
نكته قابل تأمل در اين محور آن است كه امام خميني(ره) در دو كتاب "ولايت فقيه" (پيادهشده از نوار) و كتاب "شئون و اختيارات ولي فقيه" (به قلم حضرتشان)، سخني از جايگاه، نقش و اهميت مردم در حكومت اسلامي ندارند. اما خواهيم ديد كه در مراحل بعد كمتر از نقش فقيهان و بيشتر بر نقش مردم در نظام اسلامي پاي ميفشارند.
2ـ امام و تأكيد بر نقش مردم در حكومت اسلامي: اين مرحله از مقطع دوم از سال 1357 و خصوصا پس از مهر ماه اين سال كه امام به نوفل لوشاتو فرانسه از عراق مهاجرت ميكنند، آغاز شد و قريب به يكدهه ادامه داشت. در اين زمان و در اين مكان، امام به نقش مردم در حكومت اسلامي توجه ويژه دارند. حداقل دو دليل اين توجه امام، يكي مكان سخنرانيها و مصاحبههاست كه در اروپا، آن هم فرانسه كه مهد انقلاب مهمي است كه در استيفاي حقوق بشر و ارج نهادن به انسانها زبانزد است و ديگري فداكاريهاي مردم در مبارزات با رژيم ستمشاهي است كه وفاداري، سلامت، صداقت و معنويت و خلوصشان را به بهترين شكل در معرض نمايش قرار ميدهند.